سلام. 4ماهه عقد کردم. فوق لیسانس30 سالمه. همسرم لیسانس 38 ساله.
بعد از عقد بخاطر اختلافات زیادی که با همسرم داشتم یکبار با مادرشوهرم مشکلمون رو بیان کردم. ایشون هم گفتن به من ربطی نداره. و من عصبانی شدم و گفتم شما بزرگتر و سرپرست هستید. چطور بشما ربطی نداره و بلند حرف زدم. از اون روز من و همسرم هم که خوب شدیم مادرهمسرم به هیچ وجه نمیخواد منو ببینه. یکبار هم برای عذرخواهی رفتم و راهم نداد.
مادرهمسرم سالها قبل 3سال با پسرش یعنی همسر من قهر بوده.. در ضمن همسر من یک پسر با 6خواهر و حتم دارم الان همه خواهرها علیه من هستن. چه باید کنم؟؟
پاسخ دادید اشتباهات بسختی جبران میشود. یعنی تا این حد اشتباه من بزرگ بود که شکست رابطه تنها راهشه؟
برای جبران نشد و الان در شرف طلاقم.