0 امتیاز
239 بازدید
در اخلاقی ، ادبی توسط
سلام

من پنج ساله ازدواج کردم. من از یک خانواده ی غیر مذهبی و داغان بودم که فقط من توی اونها مذهبی بودم و ازین بابت اذیت شدم و هیچ آدم مذهبی بخاطر خانوادم خواستگاریم نمیومد و من خیلی ناراحت بودم. تا اینکه همسرم اومد خواستگاری من، و من در مورد خانوادم چیزی بهش نگفتم و ایشونم تحقیق نکرد. بعد از ازدواج فهمید و خیلی ناراحت شد چون قبل از من یک ازدواج ناموفق داشته. از اونموقع همش منو ظالم خطاب میکرد، میگفت تو در حق من ظلم کردی چون چیزی در مورد خانوادت بهم نگفتی. بعد هم که کشمکش این مسأله تموم شد شوهرم همش میگفت بیا از هم جدا بشیم، تو نمیتونی با من زندگی کنی، من و تو روحیات بسیار متفاوتی داریم، مشاوره هم زیاد رفتیم بعضیاشون میگفتن شما روحیات شدیدأ متفاوتی دارید، مثلا من نویسنده ام و رمانتیک ولی شوهرم روحیه ای منطقی و عقلانی داره و از رمانتیک بودن و هنر متنفره. شوهرم بسیار سختگیر و دقیق و من بسیار سهل گیر و بی اهمیتم، شوهرم شدیدا اهل برنامه و من راحت. خلاصه من قبول نکردم که جدا بشیم چون دوس نداشتم برگردم پیش خانوادم. تا اینکه بچه دار شدیم. الان دخترم یکسالشه و من تازه رسیدم به حرف شوهرم که کاش جدا میشدیم. شوهرم هر روز روزه میگیره و از نظر مسائل جنسی سرده و هیچ با من کاری نداره، همین باعث فشار شدید به منه. بهش میگم میگه من که بهت گفتم بیا جدا بشیم من همین چیزارو میدیدم من خودمو میشناختم که سرد هستم و میدونستم تو گرمی و با ادم سردی مث من نمیتونی زندگی کنی( از نظر شرعی هم مرد فقط چهارماه یکبار وظیفشه نزدیکی کنه پس من حقی ندارم که تحت فشار بذارمش، درسته؟)

من تحت چند فشارم الان؛ اول فشار غربت و تنهایی(چون از شهر خودمون اومدم شهر شوهرم)، دوم فشار شدید ناشی از سردی همسرم که گاهی یکی دو ماه با من کار نداره و من میترسم به گناه بیفتم، سوم فشار روحی شدید ناشی از رفتاری که همسرم اوایل زندگی کرد، یعنی چون اون اوایل همش در پی جدایی از من بود و دلش میخاست جدا بشیم انگار یه کینه ای ازش توی دلمه و برام یقینی شده که دوسم نداره(وگرنه نمیگفت طلاق) ولی اون میگه من اگه گفتم طلاق بخاطر خودت گفتم، چون تو حیفی، تو نویسنده ای، گرمی و... و با من تلف میشی چون من هم از هنر خوشم نمیاد هم سردم. ولی من الان دیگه بهش اعتماد ندارم همش میگم این اگه میتونست از من جدا میشد فقط چون مجبوره داره با من زندگی میکنه. همه ی کارهاشو حمل بر این میکنم که منو دوس نداره. بالاخره اونم دوس داره با خانواده زنش رابطه داشته باشه ولی الان با خانواده من هیچچچچگونه رابطه ای نداره و من همش فکر میکنم که توی دلش از من بدش میاد که حق رابطه با خانواده ی زن رو ازش گرفتم. چون چندبار گفت که منم دوس داشتم خانواده زنم خوب بودن رابطه داشتیم.

من دچااااااار عقده ام، کمبود محبت شدید، حالم بده، دوس دارم از شوهرم جدا بشم، دوس دارم بذارمش برم که بیاد التماسم کنه چون عقده دارم، هیچوقت ناز منو نکشیده، همیشه حق رو به خودش داده، دوس دارم زمان به عقب برگرده تا بهش جواب رد بدم. دوس دارم یه مدت نبینمش ببینم اصلا منو میخاد این بشر، ببینم میاد دنبالم. من هم از خانوادم کشیدم هم از شوهرم، حالم خیلی بده و عقده ای شدم. کمکم کنید، تنهام توی این شهر غریب.

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
زندگی شما از چند جنبه قابل بررسی است. هرکدام از انها باید جداگانه بررسی شود, که نیاز به مراجعه حضوری به مشاور مجرب ضروری بنظر میرسد.
اما به نکات زیر با دقت توجه کنید.
اول اینکه سردی و گرمی زوجین یک مشکل بسیار رایج و فابل حل است. مراجعه به سکستراپ و استفاده از درمانهای گیاهی و درمانهای رفتاری بسیار ساده مشکل را حل مینماید, بشرطی که دوطرف خواهان حل ان باشند.
دوم اینکه این یک نکته بسیار مثبت است که کسی در خانواده غیر مذهبی انسانی مذهبی و معتقد بیرون بیاید. البته پنهان کاری شما خوب نبوده ولی باید دقیق تر به مساله نگاه کرد.
سوم مساله علاقه قلبی است که نمیتوان به یقین گفت که او شمارا دوست ندارد. پس بجای تنفر و ادامه ان سعی کنید محبت اورا بدست اورید و زندگیتان را حفظ نمایید. در حال حاضر مساله مهم شما رابطه کم شماست که دلیل چهارماه یکبار اصلا قانع کننده و درست نیست و مرد باید به نیاز همسرش توجه کند. پس به سرعت برای حل ان اقدام کنید. برای شروعی دوباره هیچوقت دیر نیست بشرطی که بتوانید گذشته را فراموش کنید. شما اشتباه کردید و او هم اشتباه کرده پس بجای تنفر با گذشت و مهربانی به یکدیگر کمک نمایید. این مشکلات مشکلات جدی نیستند که نتوانید زندگی را ادامه دهید.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

11 نفر آنلاین
0 عضو و 11 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 3515
بازدید دیروز: 1767
بازدید کل: 10546705
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...