با شوهربی روح و بی احساسم چه کنم؟

Question

سلام، من زنی هستم 33 ساله، 3ماهه که ازدواج کردم، 3ماه هم عقد بودم، همسرم خیلی ادعا می کرد که گرم مزاجه ولی بعد از ازدواج متأسفانه متوجه شدم که اصلا اینطوری نیست، من گرم مزاجم، بسیار به نظافت و مرتب بودن و شیک بودن خودم توجه میکنم، همیشه به شوهرم محبت میکنم (اینو بارها خودش و خانواده اش اعتراف کردن)، ولی هر رفتاری میکنم اون تمایلی به برقراری رابطه نشون نمیده، شاید دو هفته هم بگذره و ما رابطه ای نداشته باشیم تازه بعد از دو هفته به خاطر اعتراض من تمایل نشون میده که اونم فقط و فقط به خودش فکر میکنه و ارضا شدن خودش، و اصلا رفتار محبت آمیز و جذابی توی رابطه نداره، بسیار زود ارضا میشه، بارها و بارها باهاش صحبت کردم، پیش مشاوره رفتیم، انواع و اقسام مطالب در مورد آموزش روابط زناشویی براش تهیه کردم، ازش خواستم بهم بگه چه چیزهایی براش جذابه تا من انجام بدم، هر بار بهم میگه تو عالی و ایده عالی، وقتی بهش میگم ما رابطه بسیار کمی داریم و وقتی هم انجام میشه بسیار بی کیفیته منو گول میزنه و همش بهانه میاره، میگه ما رابطه داشتیم تو یادت نیست..!!!!!!!!!!!!!!!!!!! یا همش بهانه میاره میگه خسته ام، مریضم، فکرم درگیره، یا وقتی مدتی میگذره و دیگه بهانه ای نداره وقتی بهشت اعتراض میکنم دعوا راه میندازه، اصلا به فکر برطرف کردن مشکل نیست و من دارم عذاب میکشم، اگر من پیگیر قضیه نباشم بعید نیست روابط ما به سه هفته یکبار هم برسه متأسفانه همیشه هم من پیش قدم میشم که این برام بسیار عذاب آوره، حس بدی بهم دست میده، واقعا از این اوضاع به سطوح اومدم، همسرم عاطفی و اهل رفتار رمانتیک هم نیست، به هیچ وجه، وقتی بهش میگم که من از تو انتظار محبت دارم، میگه خب دیگه چه جوری محبت کنم توی این هفته به خواست تو رفتیم خرید مایحتاج خونه...!!!!!! واقعا سرخورده و خسته شدم، نمیدونم دیگه چی کار کنم

Answer 1

۱۳- متاسفانه در جامعه ما افراد بسیاری بدون اطلاعات کافی و شناخت در مورد ازدواج و ضروریاتش اقدام به ازدواج میکنن و همین باعث بروز مشکلات عدیده پس از ازدواج میشود. هنوز که زمان زیادی از ازدواج شما نگذشته به فکر زندگی خود و حفظ ان باشید تا بعدها با مسایل پیچیده تر برخورد نکنید. اولا بجای غر زدن های مداوم و مبهم که منظور شما را باو نمیرساند و عمق نیاز شما را باو نمیفهماند, سعی کنید یکبار صریح و بی پرده و با احترام ولی جدی همه چیز را همانطور که اینجا توضیح میدهید باو بفهمانید. بگویید که اگر با بهانه پیش برود و از ارضای نیازهای شما سرباز بزند محبتش کم کم در دل شما کاهش یافته و احتمال دور شدن شما از هم و افسردگی و در نهایت مسایل بد تر بالا میرود. یک برخورد جدی در ابتدای زندگی حداقل اورا به واقعی بودن و عمق مشکل واقف میکند. بگذارید خودش مساله را حل کند اما برایش قانون بگذارید که مثلا در ابتدا هفته ای یکبار رابطه وجود داشته باشد و هربار هم شما به کیفیت رابطه با او نمره بدهید. باو بگویید تا وقتی سطح کیفیت به حد قابل قبولی نرسد با رابطه نداشتن فرقی نمی کند. بگویید که خستگی و... بهانه خوبی نیست. ایا او وقتی خسته است غذا نیاز ندارد؟!! پس اگر بخواهد و برایش اهمیت قایل باشد میتواند با برنامه ریزی قبلی برای مساله راه حلی پیدا کند. در این بین حتما با مراجعه به سکستراپ روند بهبود را تسریع نمایید. شما در ابتدای راه هستید پس سعی کنید با تلاش بیشتر به کیفیت زندگی کمک نمایید.

Comments

تمام راههایی که گفتید رو امتحان کردم اما شوهرم واقعا سرد مزاجه و اصلا همکاری نمیکنه چون میلی نداره، الان شش ماه از ازدواجمون میگذره ولی انگار نه انکار، دارم ازش زده میشم چون در همه امور زندگی توقعش از من بسیار بالاست از امور منزل گرفته تا کوتاه اومدن در مسائل مالی و همه چیز... من دیگه بریدم دیگه احساس خوبی کلا نسبت به سکس ندارم از خودم بدم اومده که بهش رو انداختم..

---

شما حتما باید به مشاور بصورت حضوری مراجعه نمایید تا رفتارهای ایشان دقیقتر بررسی شده و عوامل ان مشخص شود. اید نیاز باشد ایشان جلسات متعددی به روانشناس مراجعه نمایند.