0 امتیاز
291 بازدید
در خانواده(تشكيل،تحكيم،تعالى) توسط
سلام وقت بخیر!باتشکرفراوان از مشاوران محترم و دوست خوبم که واسطه ارتباط من با مشاوران مجرب شده!
بخوام از اول بگم فایده ای نداره چرا که دیگه خودمم خسته شدم از به بن بست زندگی خوردم و میدونم هیچ راه گریزی نیست برام ولی همچنان ناامیدانه از خدا خواستم کمکم کنه و تلاشمو میکنم وکه بتونم به خودم مسلط بشم !چندین ساله که با همسربیخیالم تو تمام مواردزندگی به مشکل خوردم وبارهاوبارها خواستم جدا بشم که چون پدرومادرمم این مشکل منو داشتند وخودم زخم خورده این مسئله هستم ترجیح دادم تحمل کنم اما بچه هام آزار نبینند!
همسرم39ساله وخودم 36 سالمه وبشدت روبه پیری وفرسودگی هستم بدون اینکه طی سالهااز طرف همسرم درک بشم عمرمو سرمیکنم!
من تو 7سال اول زندگیم باخانواده شوهربشدت جنگیدم وهمیشه گرفتارمشکلات ودعواهای پدرومادرم بودم!وهمیشه عصبی وپرخاشگربودم که دلیلشونمیدونستم!بعد7سال متوجه فاصله خیلی زیادباهمسرم شدم!ومتوجه شدم ایشون ناتوانی جنسی دارندواین موضوع رواز اونجایی فهمیدم که طی سالهاازانگشت توروابط سکسمون استفاده میکردووقتی ازش خواستم از انگشتش دیگه استفاده نکنه فهمیدن کل سکسمون بین10 ثانیه تا دودقیقه بیشترنیست وعلت پرخاشگری وعصبی بودن من بخاطرارضا نشدنم هست!وقتی ازشون خواستم که بیان باهم بریم مشاوراما فقط یه جلسه اومدوقطعش کردو بیشترازم فاصله گرفت وماهی یا دوماهی یکبارش شدسالی یکبار!!!ولی تواین مدت همیشه میدمدخودشو میچسبوندوازروی لباس ارضا که میشدمیرفت!منم اوایل تحریک میشدم اما بعدش باتمام فشارها سعی کردم بیخیال بشم!اما واقعا تحملش سخت بودو روآوردم به خودارضایی که واقعازجر زیادی داشت !دیدم نمیشه که شبهایی که خودم نیازداشتم میرفتم بهش میچسبیدم وبا آلتش یک دقیقه ای ورمیرفتم بدون اینکه دستش بهم بخوره یا زحمت کاری به خودش بده کارخودمو میکردم وخودم خودمو تحریک میکردم وارضا میکردم و آروم میکردم!اوایل زیادسخت نبودولی بعد چندوقتی این کارم فشارعصبی وروانی زیادی داشت !وسه سال ترک کردم وکلا روخودم کارکردم که دیگه تحریک نشم تانخوام زجربکشم!اما از غرهای من خسته شده بودبه راهنمایی دوستاش چهارپنج باری شیره تریاک استفاده که کردکه دیدم ایشون حتی رفتارعادی نوازش هم بلدنیستند!تا اون موقع که بیخیال همسرم شده بودم تواون چهارپنج بار دوباره هوایی شدم ودیگه نمیتونستم جلوی خودموبگیرم!چون حتی دستشم بهم نمیخورد!تو 9 ماه بارداری آرزوی یه بغل کردن عاشقانه به دلم موندوهمیشه بغضشو داشتم وسعی کردم نزازم تنفرش ازدلم بیرون بره تا اینکه با یکی فقط یه بار یه رابطه سکس داشتم که بخاطرعذاب وجدانم فقط دل دردوسردردش برام موند!الان سنم داره میره بالا وواقعا جسمی وجنسی نه بلکه روانی کم آوردم ودیگم پذیرای ایشون نیستم وازطرفیم باوجود دوتا بچه نمیشه طلاق هم گرفت میدونم خیلی سخته!حرفامو کوتاه کردم چون خیلی زیاد درددل دارم!ناگفته نمونه که به خاطر غرهای من چندبار دکتررفتند اولین بارش دستورقرصهاش 20دقیقه قبل شروع روابط بودکه ایشون اول میومدندطرف من کارشون که نزدیک تموم شدن بودتواون دودقیقه بعد میرفتندقرص میخوردندکه نه کارشونو تا اتمام میرسوندند نه قرصها اثری داشتند!سری های بعدی هم که داروهایی که دریافت کردند بهشون نمیساخت که مصرف نکرده !سری آخرم پول زیادی میخواد که خودش گذاشته گنج پیدا کنه که پیگیری کنه!خواهشا فقط نگید بریم پیش مشاور که هرچندمیدونم تنها راه درمانه که بتونه درمان بشه میدونم که نمیاد وبیخیاله واصلا درک نمیکنه که زن چیه و چه نیازهایی داره
ایشون نماز خون و آدم خوبی هستند اما متاسفانه تنها نماز خوندن و بی آزار بودن برای زندگی کافی نیست!

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
18_.دوست عزیز متاسفانه مشکلی که باید سالها پیش به برطرف کردن آن اقدام می کردید مانند زخمی کهنه زندگی شما را تهدید می کند. مهم تر از حفظ زندگی که به نوبه خود می تواند مهم باشد حفظ خودتان از آلوده شدن به گناهی است که علاوه بر زندگی دنیایی آخرتتان را نیز تهدید می کند. به هر حال تفکر و عاقبت اندیشی در مورد مرگ و پس از آن بسیار ضروری به نظر می رسد. اما به عنوان راه حل چند کار را باید در پیش بگیرید تا بتوانید از این مخمصه نجات پیدا کنید. 1- با همسرتان به سکستراپ مراجعه نمایید و از او بخواهید بجای دارو درمانی از رفتاردرمانی استفاده نماید تا ببتواند به همسرتان کمک نماید. در این مسیر استفاده از ابزارآلات جدید می تواند بسیار موثر باشد. حتما اطلاعات خود را در این زمینه بالاببرید و مطالعات زیادی داشته باشید. 2- همسر شما برای این بیخیال است که هنوز به عمق فاجعه پی نبرده است. شاید گوشزدهای تهدید آمیز برای او بتواند تلنگری باشد تا او را بخود آورد. در این بین حتما از روحیات مذهبی او کمک بگیرید و بگوئید که برای مردی که نیاز همسرش را برآورده نمی کند هیچ خیری در دنیا و آخرت نمی توان متصور بود. از او بخواهید اگر تلاشش را می تواند بکند و گرنه این زندگی دیری نخواهد پایید. شاید گفتن این جمله بسیار سخت باشد که جدایی با همه سختی ها و مشکلاتش از روی آوردن به گناه و خیانت بسیار بهتر است. یعنی اگر احتمال خطا و گناه برود به نظرم طلاق راه بهتری است. 3- از تمرکزهای ذهنی و آرامبخش کمک بگیرید تا جای ممکن از تحریک شدن شما را دور نگه دارد. روحیه مذهبی و عرفانی می تواند کمک کننده باشد. کتابهایی در این طمینه مطالعه نمایید و سعی کنید دیدگاهتان را به زندگی بسیار وسیع تر کنید و از جنبه های لذات مادی زودگذر آن کمی چشم بپوشید و بدنیال لذتهای ماندگارتر و دلپذیرتر باشید تا شاید مرهمی بر زخمهایتان باشد. 4- یاد خدا و توکل به او و بخشش خواستن بخاطر گناهان گذشته درمان هر دردی است . رابطه خود را با خداوند بهبود دهید و هیچ وقت از او و کمکش نا امید نشوید.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

41 نفر آنلاین
0 عضو و 41 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 1436
بازدید دیروز: 1369
بازدید کل: 10523635
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...