13- این حرفها نشان از نارضایتی او در بعضی موارد دارد که گهگاه خود را نشان می دهد. شما باید خیلی صریح در این باره موضع بگیرید و بگوئید که اولا او باید در انتخابش دقت می کرد ولی مساله کوچکی مثل دیابت مادر اصلا مساله ای نیست که بخواهد تصمیم را عوض کند. به او بگوئید که اگر او عجله کرده با اشتباهش هم زندگی خود و هم شما را خراب کرده است و این شمایید که باید از او شاکی باشید که چرا بدون آگاهی تصمیم گرفته است. پس اگر دوباره این موراد را تکرار کرد باید با نرمی به او بفهمانید که مقصر خود اوست و شمایید که باید ناراحت باشید. دوما سعی کنید در گفتگوهای دوستانه و صمیمانه بفهمید که از چه چیز شما ناراضی است. ممکن است مساله ای قابل حل باشد که بتواند رضایت بیشتر او را جلب نماید. البته نباید مستقیما از او بپرسید اما باید بفهمید که چه چیز در ناخودآگاه اوست که احساس کمبود می کند. می توانید با دانستن این موضوع کم کم این کمبود را برطرف کرده و یادر موردش با او گفتگو کنید. ولی هیچگاه خود را پایین تر حس نکنید و اعتماد به نفس خود را از دست ندهید تا بتوانید حس خوبی به او منتقل کنید. احساس ضعف و کمبود بیشتر او را در موضعش مطمین می کند. پس سعی کنید با مهربانی هر چند وقت به او نشان دهید که برای خود شخصیت قایل هستید و نمی گذارید که او شما را مسخره کند و روی شما عیب بگذارد.