سلام خیته نباشید بچه اولم الان دوساله هستش وسه ماه باردارم روحیه ضیعفی پیدا کردم وکارهای مندل برایم سخت شده همسرم گاهی اوقات شکایات می کنه ودر کازهای خانه کمک دستم نیست ازشون هم می خوام که کمکم کنه ولی قبول نمی کنه مکان های زیارتی هم خیلی دوست طارم برم ولی بچه ام خیلی شیطونه وکسی نیست که بسپارم بهشون وخودم برم همسرم هم از مکان های مذهبی وزیارتی خیلی خوشش نمی یاد درصورتی که تمایل نشون بده باید بایکی از افراد خانوادش باشن اون هاهم تمایلی نشون نمیدن که بیان از نظر روحی هم تو فشارم دانشجوهم هستم ترم آخر استرس و...همسرم تمایل داره که بیشتر باهاشون رابطه داشته باشم ولی چون نمی تونم خوب استراحت کنم همیشه خسته میشم وخودم هم تمایلی ندارم که زیاد رابطه داشته باشیم چون شنیدم برای بچه خوب نیست سر اولی خیلی داشتیم اذیت میشدم وهمیشه یه توهینی پشتش بود از جانب همسرم الان هم هر موقع باهاش هستم اخرش یه چی میگه بهم راهنمایم کنیید ممنون میشم