سلام حسته مباشید خدمت مشاورین محترم
من 6سال ازدواج کردم شوهرم از حانواده مذهبی و تک پسر بودن ،از اول دوران نامزدی باهم خیلی مشکل داشتبم و من حیلی کوتاه اومدم تو هرشرایطی باهاش ساختم و زندگی کردم حتی بهم خیانت کردچندبار بازم باهاش کناراومدم دست روم بلندکرد و...خیلی عصبیه و حرف حرف خودشه منوهمسرم دو تا تیپ شخصیتی متفاوتیم اصلا دنیامون فرق میکنه من اصلا افکارشو قبول ندارم تو لحن صحبتش بامن صمیمیت وجود نداره خیلی رسمی ،،بهم توهین مبکنه واصلا نمیتونم به چیزی تعتراض کنم ،خیلی بهم گیرمیده و هنش قانون میذاره و اگر کاری که مطابق میلش نبتشه انجام بدم تنبیه میشم باهیچ کدوم از اعضای خانوادم رفت وامد نداره نمیزاره من باخواهرام رفت وامد کنم فقط هفته ای یبار میرم خونه مادرم، خود خانوادش هم قبولش ندارن وهمش بمن میگن خدابهت اجربده داری باهاش میسازی چون واقعا اخلاق نداره ، حتی نمازو روزشم ترک کرده ومن همیشه میگم خدا به اون دنیات رحم کنه با این ظلمی که در حق من داری میکنی، الان یه پسر 15 ماهه دارم که به خاطرش دارم اینهمه مشکلات تحمل میکنه از اینکه پسرم بچه طلاق بشه بیزارم دوست دارم درکنار جفتمون بررگ بشه به نطرشما صلاحه من خودمو انقدر فدای پسرم بکنم و اینهمه مشکلات بااین مرد تحمل کنم؟من خیلی موقع ها ارزوی مرگشو میکنم میگم اگر بمیره دیگه پسرم بچه طلاق نمیشه و ذهنم اروم میشه
لطفا برام دعا کنید....