با سلام من خودم حجاب دارم اما هيلي معتقد بع اون نيستم و همش يجام ناخواسته معلوم ميشه يعني خيلي خودمو تميپوشونم همسرم ميگه اخه اين چه وضع چادر سر كردنه خب بزار كنار تكليف خودتو معلوم كن البته اصلا دوست نداره بعدم اينكه ميدونم اگر مانتويي شم رفته رفته حيام ميره در ثاني من حجابو دوست دارم ولي هرموقع سفت و سخت ميگيرم چون ي خانواده اي هستيم كه دايم تو جمع هستيم براي كار و اينها زود خسته ميشم وقتي حجاب دارم اما من راستش فكر ميكنم قلبم هنوز به اون اطميناني كه راضيم كنه برا حجاب سفت و سخت نرسيده تورو خدا كمكم كنيد راهمو پيدا كنم من موندم تو برزخ كه چيكار كنم اگر چادريم پس دليلي نداره بعضي جاها با مانتو باشم اگر مانتوييم پس چادر يعني چي و چطوري ي چادري خوب باشم؟