شوهرم چند وقتی است که از نوع برخورد پدرم شکایت دارد البته ازهمان اوایل ازدواج والان که هشت سال میگذرد این شکایت بیشتر شده است ،اوایل ازدواج از اینکه پدرم مدام سرش توی کتاب بود و خیلی حرف نمیزد شاکی بود الان به حدی رسیده که با ورود فضاهای مجازی به جامعه با پیدا کردن فرصت سرشون تو گوشی هست و با شوهرم که به خونه پدرم میره کمتر حرف میزنن یا گاها پدرم بی توجه در حین صحبت کردن شوهرم محلو ترک میکنن این در حالیست که منم از این قضیه ناراحتم اما نمیتونم به پدرم به وابسته احترام پدر فرزندی ابراز کنم البته جور دیگری مثلا از طریق مادرم گفتم ولی فایده ای نداشته ، این سبب شده هر بار از خونه پدرم برمیگردیم شوهرم شکایت کند و منم برای اصلاح بین بگویم نه اینطوری نیست و اخلاقشون اینطوریه که همین حرکت من تعبیر شده به اینکه من از آنها دفاع میکنم و شوهرم را اولویت چندم زندگیم میدونم و خواسته که کمتر به خانه پدرم برود و جدیدا هم به من گفته هفته ای یکبار برو این در حالیست که شاید بعضی اوقات من سه یا چهار بار در هفته آنها را میدیدم ، خواهش میکنم منو راهنمایی کنید چطوری این وسط اوضاع رو بهتر کنم ؟