آمنه-
سلام این سوال دوستمه لطفا راهنمایی بفرمایید:
خانمی هستم ۲۷ ساله و همسرم ۳۳ ساله.
بنده پزشک هستم و در بیمارستان مشغول کار.همسرم کار آزاد دارن و مدرکشون دیپلم.پنج ساله ازدواج کردیم و همون زمان که اومدن خواستگاری من دانشجوی سال سوم بودم و با مدرکشون مشکلی نداشتم چون وجاهت و پاکیش برام مهم بود.الان هم به هیچ وجه مدرکش برام مهم نیست و خداروشکر میکنم از داشتنش.چیزی که ناراحتم میکنه اینه که من همش در حال طالعه ام و همسرم ساعت پنج و شش که از سرکار میاد یا پای تلویزیونه یا با موبایلش بازی میکنه !برای من هم وقت میذاره ولی اصلا به فکر پیشرفت خودش نیست.بهش میگم برو کلاس زبان یا دانشگاه ثبت نام کن بدون کنکور ولی دائم طفره میره.از آینده اش و عمرش که داره هدر میره ناراحتم.حتی کلاس ورزش هم نمیره که به فکر خودش باشه.این مسئله در همه ی زمینه ها دیده میشه مثلا دندونش درد میکرد شش ماه خودمو کشتم تا راضی شد بره دکتر.یا موهاش داشت میریخت گفتم برو دکتر شاید از کمبود ویتامینی شامپویی چیزی باشه که باز هم نرفت که نرفت.پوستش خشکه یه کرم نمیذاره بزنم به دستش.خیلیییی به فکر منه و همراهیم میکنه ولی اصلا به فکر خودش نیست.به خدا همش غصه اش رو میخورم میخوام پیشرفت کنه به فکر خودش هم باشه یه کم.به نظرتون چیکار کنم؟نمیخوام هم هی بهش فشار بیارم.هی به خودم میرسم تا اونم عادت کنه و انجام بده ولی انگرر نه انگار.پنج ساله ناراحتشم همش.راهنماییم کنید لطفا