عوامل تشدید
عواملی هستند که سبب تشدید این حالت در افراد می شوند و این عوامل بسیارند. ما در ضمن بیان عوامل و علل و نیز معرفی حالات و رفتار و تیپ افراد خود به خود به مواردی از آنها اشاره داشته ایم و اینک به مناسبت این عنوان مواردی را ذکر می کنیم که اهم آنها بدین قرارند:
ــ در مواردی که کودکان مدرسه امتحان دارند و برای نتایج امتحانات دلواپسی دارند.
ــ تماشای فیلم های مهیج در سینما و تلویزیون و یا شنیدن داستانهای هیجان انگیز و نگران کننده که مرتب تکان می خورند و ناخن می جوند.
ــ خشم و عصبانیت که آدمی مفری برای خود نیابد و نتواند به گونه ای خود را از آن نجات بخشد.
ــ به هنگامی که کودک در ابراز احساسات خود با مشکلی مواجه باشد و تنش و اضطرابی داشته باشد.
ــ به هنگام تحریک اعصاب بر اثر خواندن کتابهای مهیج و داستانهای تحریک کننده.
ــ زمانی که طفل با سرزنش غیر عادلانه مواجه باشد و یا تنبیه را غیر عادلانه بداند.
ــ به هنگامی که کودک نسبت به والدین احساس خصومت دارد ولی جرأت بیان آن را ندارد.
ــ به هنگامی که فردی منتظر وقوع حادثه ای است، مثلا» منتظر نتیجه امتحان است.
ــ عامل بلوغ خود موجب در هم آشفتگی و بروز این حالت و احساس فشار است.
ــ زمانی که تذکرات والدین و توقعات زیاد شوند و طفل خود را در برابر آن ناتوان احساس کند.
خطرات و عوارض
این جای بحث است که آیا ناخن جویدن به حساب عارضه و خطری قابل ذکر است یا مسئله ای ساده و غیر قابل اعتناست؟ در این مورد نظرات و پاسخها یکسان نیستند. عده ای گویند این حالت نوعی واکنش در برابر امور و جریانات است و نیاز به بررسی طولانی ندارد. مسئله ای است که پیش آمده از بین خواهد رفت.
گروهی دیگر که اکثریت صاحبنظران را تشکیل می دهند آن را عارضه روانی به حساب می آورند و برای حفظ سلامت کودک ضروری می دانند که آن را تحت کنترل در آورند اگر چه تحت کنترل در آوردن آن امری دشوار به حساب می آید.
آری این امکان وجود دارد که کودک خیلی زود این عادت را رها کند ولی در همین مدت هم امکان دارد که صدمه ای بر او وارد آمده و زخمی در انگشت ایجاد گردد. اصل مسئله این است که این حالت عادت بد و ناپسند و حتی زیان آور است. راه و منفذی است برای ورود میکرب در بدن، سببی است برای پریشان نشان داده شدن کودک و احساس حقارت، به خصوص که این حالت صورت غیر ارادی دارد و از کنترل او خارج است.
در طریق اصلاح
عده ای از روانشناسان عقیده دارند که برای ترک این حالت اعمال روش مخصوصی لازم نیست، تدریجا» و به خودی خود از میان خواهد رفت. مخصوصا» برای کودکانی که به زودی پای به سن عقل می گذارند و از خوبی و بدی امور سر در می آورند می گویند مسئله ای ساده و بی ضرر است.
گروهی دیگر می گویند بهتر است در همه حال او را از این کار باز بداریم و در این بازداشتن کشف علت و علل مهم است. برای درمانگر چنین کودکی ضروری است معلوم شود آیا وضع خواب او کافی است؟ آیا در خانه به میزان کافی سرگرمی و اشتغال دارد؟ وضع او در خواب، در تنهائی، در مدرسه، در بین جمع دوستان، در نزد خویشان و بستگان چگونه است؟ و …
غرض این است که درمان او باید ناشی از درک مسائل کودک و کمک به او باشد تا بتوان راهی مناسب برای اصلاح وضع و درمان او در پیش گرفت و برای تخلیه فشار روحی او اقدامی کرد. تنها با تذکر و آفرین و نفرین نمی توان او را به راه آورد.
شیوه های اصلاح
اما اینکه چه شیوه هائی را باید در این راه به پیش گیریم، پاسخهای متعدد و متنوعی دارد. نخستین پاسخ این است که بکوشیم ریشه ها و علل آن را بخشکانیم و راه نفوذ مشکلی را بر روی او سد کنیم. این کار به نظر مشکل است ولی چاره ای جزء اقدام به آن و تن دادن بدان نیست. لااقل سعی کنیم که برخی از خواسته های او را با برخی دیگر جایگزین کنیم. توصیه های اصلاحی در این زمینه بسیارند و از جمله:
ــ دادن امنیت زیستی، روانی، عاطفی، اجتماعی به کودک.
ــ زنده کردن احساسات ارزنده و بی مایه جلوه دادن احساسات غلط او.
ــ جانشین کردن آن با آدامس جویدن.(که به نظر ما این هم عادت ناپسندی است)
ــ برای دختران بزرگتر از سه سال تا سن بلوغ شرعی زیبا کردن ناخن، لاک زدن و مانیکور مالیدن آن.
ــ در مواردی تلخ کردن انگشت کودک فقط به این خاطر که او را از مرحله غیر ارادی به مرحله ارادی برسانند که در آن صورت اصلاح او آسانتر خواهد شد.
ــ مشغول کردن کودک به خواندن، نوشتن، بازی کردن، دویدن، جهیدن و بالاخره بند کردن اعضایش از طریق فعالیت های مدرسه ای، ورزشی، کارهای فنی، نجاری، مکانیکی و …
ــ گاهی او را وادارید که کاغذی را پاره کند و چیزی را با شن بسازد، دست به آب بزند و آب بازی کند.
ــ زمانی از او راه حلی بخواهید که خود او بگوید در چه موارد و شرایطی آرام است و می تواند ترک عادت کند.
ــ در مواردی به او تذکر دهید که تو بزرگ شده ای و این کار تو زشت است.
ــ برخی اوقات او را تشویق کنیم که به کنترل اعمالش بپردازد و بر خود مسلط گردد.
ــ رفتار مادرانه و مهر ورزی را درباره او پیاده کنیم.
ــ تغییر محیط از عوامل اصلاحی و گاهی سکوت در این رابطه مؤثر است.
ــ در موارد حاد با یک روانپزشک مشورت کنید تا به وضعیت عصبی او برسد و اختلالات را رفع کند.
پرهیزها در اصلاح
در اصلاح این حالت در کودکان از اتخاذ شیوه هائی که نزد عده ای معمول است باید پرهیز به عمل آید مثلا»:
ــ از تنبیه و ملامت و آبروریزی که خود وضع را بیش از بیش تشدید می کند.
ــ از تمسخر و تحقیر کودک که سبب تثبیت این حالت و اندیشناک بودن دائمی او گردد.
ــ از بستن دست او که ممکن است نتیجه ای آنی داشته باشد ولی صدمه آفرین است.
ــ از تهدید او به ویژه تهدیدهای سخت که ممکن است عارضه دیگری را سبب شود.
ــ تلخ کردن انگشت او و یا فلفل زدن آن که سبب می شود این حالت در کودک اثری نامناسب بر جای بگذارد.
ــ و به همین ترتیب نق زدن به کودک و یا فریاد کشیدن بر سر او و یا فوق العاده خطرناک نشان دادن این حالت که ممکن است منافعی در رابطه با اصلاح داشته باشد ولی در کل مضار آن بیش از منافع آن است و باید از اقدام به آن پرهیز کرد.
پیشگیری
در زمینه پیشگیری اقدامات متعددی را باید معمول داشت که اهم آن اقدامات مربوط می شود به جلوگیری از پدید آمدن عواملی که خود موجد آن حالاتند. در این زمینه به نکات زیر توجه داریم:
ــ پذیرش کودک، احترام و محبت به او در حد اقناع و متعارف او.
ــ بر آورده ساختن نیازهای کودک به صورت متعادل.
ــ دور داشتن او از عوامل ناامنی و اضطراب و پریشانحالی و وسوسه و تضاد مثل نان قندی خشک و یا غذاهای او را سفت کنیم و گاهی قطعه کوچکی از گوشت را به صورت کباب در اختیارش بگذاریم.
ــ سطح توقع خود را از کودک کم کنیم و نیز چیزی فوق طاعت او به او بار نکنیم.
ــ شیوه تربیت ما باید به گونه ای باشد که طفل بر خود و اعضایش مسلط شود و مدیر خود باشد.
ــ از تهدیدها، تنبیه ها، اعمال غرض ها، تبعیض ها، درگیری ها، آیه یأس خواندن ها در محیط زندگی بپرهیزیم تا زمینه برای احساس ناامنی و نگرانی او فراهم نشود.
ــ حتی اگر فرزندتان مستحق تنبیه است آن را برای فردا نیندازید و دل او را نلرزانید و در حال نگرانی او را نگه ندارید. آینده او را تیره جلوه ندهید، از تماشای فیلم های هیجان انگیز او را دور دارید و …