سلام مشاور عزیز و ممنون از راهنماییهای خوب همیشگیتون , این طور که من از مطالعه وبازدید تمام پرسش وپاسخهای سایت شما فهمیدم شما سعی دارید به افراد خصوصا خانمها آموزش بدید که چه طور با مهارت و زبان نرم و خوش به خواسته های معقول ومنطقی خود برسند , این آموزشها روی خودم هم تأثیر زیادی داشته ولی همیشه زبان نرم داشتن آسون نیست , مثل زمانهایی که به وضوح حق با ماست ولی طرف مقابل اینو نمی بینه یا آدمو بی جهت مورد تحقیر قرار میده و نمیتونی قانعش کنی که داره تحقیرت می کنه , درمواردی از این دست , من ناخودآگاه مسائلی رو پیش میکشم که حسابی اوضاعو خرابتر میکنه , منی که ابتدای صحبت داشتم با زبان نرم وخوش پیش میرفتم یه مرتبه میشم یه کوه آتشفشان که بعد از فوران کردنش من میمونم ویه دنیا پشیمونی , چه کارکنم ؟چه طور خشم خودمو کنترل کنم زمانی که حس میکنم این همه اطاعت و ملایمت با همسر باعث شده ایشون منو یه موجود ضعیف و کوتاه فکر ببینه از موضع خیلی بالا بهم نگاه کنه , مگه همسران کنار هم نیستن تا عیبهای همو بپوشونن و همدیگه رو کامل کنن , وقتی طرف مقابل بابیان عیبهات اعتماد به نفستو می گیره باید چه کار کرد ؟ میشه مثل همیشه راهنماییم کنید؟ عذر میخوام طولانی شد.