سلام. من از یه مشکلی رنج میبرم. تازگی ها خیلی از خودم ناراحت میشم. مثلا چند روز پیش به پدرم گفتم چرا خانواده شوهرم فلان کار رو برای جاریم کردند و فلان چیز رو خریدند ولی برای من نه.پدر میگه تو حسادت داری ولی خواهرت اینطور نیس.یا ازز اینکه نرفتم خونه پدرشوهرم زندگی کنم با اصرارهای زیادشون و الان جدا زندگی میکنم احساس عذاب وجدان دارم.مامانم میگه تو عروس بدی هستی که نرفتی اونجا ولی جاریت کار درست رو انجام داد.و احساس میکنم دیگران دوستم ندارند و به خاطر حرفام ناراحت میشن.من از اینکه حسود باشم یا خودخواه بدم میاد و خدا میدونه در جهت مهربونی و لطف به همه هر کاری از دستم بربیاد انجام میدم.ولی نمیدونم چرا این افکار رو پیدا کردم و داره به تدریج روحم رو کدر میکنه.سر نمازهام هم خیلی به خدا پناه میبرم.یه مشکل دیگه اینکه شوهرم در جمع من رو کوچیک میکنه و من بسیار دلگیر میشم تا حالا چندبار بهش تذکر دادم که این رفتارت آزارم میده ولی هر دفعه جوابای توجیه کننده میده مثلا اینکه حرف بدی نبود یا کسی متوجه نشد چی شد یا...
کمکم کنید لطفا
اجرتون با آقا صاحب زمان