: لطفا با استفاده از تاريخ بفرماييد حجاب اسلامى در زمان پيامبر ( ص ) چگونه بوجود آمد ؟ پاسخ : واژه ى حجاب در لغت به معناى پرده ، حاجب و چيزى است كه ميان دو چيز حايل و فاصله مى شود ( ابن منظور ، لسان العرب ، ماده ى حجب ) البته همان گونه كه مفسران و محققان گفته اند ، واژه ى حجاب به معناى پوشش زنان ، اصطلاحى است كه بيشتر در عصر ما پيدا شده و اصطلاحى جديد است . آنچه در گذشته ها در اين مورد به كار مى رفته ، به ويژه در اصطلاح فقها ، واژه ى ستر است كه به معناى پوشش است . ( تفسير نمونه ، ج 17 ، ص 402 مطهرى ، مرتضى ، مسئله ى حجاب ، ص 78 ) لزوم پوشيدگى زن در برابر مرد بى گانه يكى از مسائل مهم اسلامى است . در قرآن كريم براى رشد و تعالى زن و نيز سالم سازى محيط خانه و اجتماع ، حجاب براى زنان ، واجب شده است . آنچه را كه از تاريخ استفاده مى شود ، اين است كه حجاب به معناى پوشش زنان ، قبل از اسلام در جهان و در اديان مختلف با شكل هاى متفاوت وجود داشته و اين حكم تأسيسى نيست يعنى اسلام آن را اختراع نكرده ، بلكه دين اسلام آن را پذيرفته و چنان كه از تاريخ زمان پيامبر ( ص ) استفاده مى شود ، اسلام قدرى محدوده ى آن را وسيع تر كرده و به آن بيشتر توجه نموده است . در ايران قبل از اسلام ، در ميان قوم يهود ، در هند ، حجاب هاى سخت و شديدى وجود داشت . در ايران باستان حتى پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده مى شدند . ( ويل دورانت ، تاريخ تمدن ، ج 12 ، ص 30 ج 1 ، ص 552 ) بنابراين ، آنچه را كه از تاريخ استفاده مى شود اين است كه زنان در زمان پيامبر داراى حجاب بودند ، البته نه حجاب كامل ، زنان عرب معمولاً پيراهن هايى مى پوشيدند كه گريبان هايشان باز بود ، دور گردن ، سينه ، در معرض ديد بود . روسرى هايى كه به سر مى انداختند ، قسمت هاى پايين آن را به پشت سر مى انداختند به طور طبيعى گوش ها و گوش واره ها و جلوى سينه و گردن نمايان بود . ( مطهرى ، مرتضى ، مجموعه آثار ، ج 19 ، ص 484 - 485 ) نتيجه اين كه حجاب زنان در زمان پيامبر ( ص ) اين گونه بوده است كه تمام بدن آنان در پوشش بوده ، همچنين روسرى به سر مى انداختند ، منتها مقدارى از سينه و گردن آنان و جاهايى كه محل زينت و موجب تحريك شهوت مردان است ، باز بود . از امام باقر ( ع ) روايت شده : روزى در هواى گرم مدينه زن جوان زيبايى در حالى كه طبق معمول روسرى خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پيدا بود ، از كوچه عبور مى كرد ، مردى از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل مى آمد ، آن منظره ى زيبا ، سخت نظر او را جلب كرد و چنان غرق تماشاى آن زن زيبا شد كه از خودش و اطرافش غافل گشت و جلوى خودش را نگاه نمى كرد ، آن زن وارد كوچه اى شد و جوان با چشم خود او را دنبال مى كرد ، همان طور كه مى رفت ناگهان استخوان يا شيشه اى كه از ديوار بيرون آمده بود به صورتش اصابت كرد و صورتش را مجروح ساخت ، وقتى به خود آمد كه خون از سر و صورتش جارى شده بود . با همين حال به حضور پيامبر رفت و ماجرا را به عرض رساند . ( فيض كاشانى ، تفسير صافى ، ج 5 ، ص 230 مجموعه آثار ، مرتضى مطهرى ، ج 19 ، ص 485 ) اين جا بود كه آيه ى حجاب نازل شد . ( وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ . . . . نور ، 31 ) و به زنان با ايمان بگو چشم هاى خود را ( از نگاه هوس آلود ) فرو گيرند و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را آشكار ننمايند و ( اطراف ) روسرى هاى خود را بر سينه خود افكنند ( تا گردن و سينه با آن پوشانده شود ) و زينت خود را آشكار نسازند ، مگر . . . . بديهى است كه اين آيه در مقام بيان توسعه ى محدوده ى پوشش و حجاب است زيرا قسمت هاى ديگر بدن با لباس هاى مرسوم آن زمان كه همان پيراهن هاى بلند بوده پوشيده مى شد و فقط قسمت هاى سينه و گردن بود كه باز بود . آنچه در اين آيه محل دقت و مورد نظر است جمله ى وليضربن بخمرهن على جيوبهن است . راغب در مفردات مى گويد : اصل خمر به معناى پوشانيدن شىء است و به آنچه با آن چيزى را مى پوشانند ، خمار گويند ، ولى در عرف ، خمار مخصوص شده به آنچه زن سر خود را با آن مى پوشاند . ( راغب اصفهانى ، مفردات الفاظ قرآن ، واژه ى خمر ) گفته اند وقت نزول آيه زنان ، اطراف چارقد و روسرى را جمع كرده ، به پشت سر مى انداختند و سينه هايشان آشكار مى شد . ( قرشى ، سيد على اكبر ، قاموس قرآن ، ج 2 ، واژه ى حجب ) بنابراين ، معناى آيه اين مى شود كه زنان مى بايد روسرى خود را بر روى سينه و گريبان خويش قرار دهند ، تا گردن و سينه با آن پوشانده شود . ابن عباس در تفسير اين بخش از آيه مى گويد : يعنى زن ، مو و سينه و دور گردن و زير گلوى خود را بپوشاند . ( تغطى شعرها ، و صدرها ، و ترائبها و سوالفها » . طبرسى ، مجمع البيان ، ج 4 ، ص 138 ) از عائشه نقل شده : همين كه آيه ى 31 سوره ى نور نازل شد ، هيچ زنانى را همانند زنان انصار ، مشاهده نكردم و ديده نشد كه آنان همچون سابق بيرون بيايند . ( ما رأيت نساءاً خيراً من نساء الانصار ، لما نزلت هذه الآيه . . . » . تفسير كشاف ، ج 3 ، ذيل آيه ى 31 سوره ى نور . ) اما در مورد اينكه حجاب زنان در حكومت اسلامى چگونه بوده است ، بايد گفت به يقين حكومت اسلامى ، فشار زيادى روى اهل كتاب و اهل ذمه نداشته و به نحوه حجاب آنان كارى نداشته است ولى گاهى مىشود اگر تبعيضى ميان زنان مسلمان و غير مسلمان در يك جامعه واقع شود ، به عنوان ثانوى ، منشأ مشكلات مىشود لذا احتمالا آنان نيز مانند مسلمانان حجاب كامل را رعايت مى كردند مثل زنان غير مسلمانى كه در عصر ما در ايران زندگى مى كنند ، حكومت اسلامى مىتواند از آنها هم بخواهد براى رعايت احترام جامعه اسلامى و همرنگ شدن با مسلمين و براى اينكه در محيط تبعيضى نباشد ، احتراماً ارزشهاى كشورى را كه در آن زندگى مىكنند ، رعايت كنند كه يكى از آن ارزشها حجاب است . ( برگرفته از : فرهنگ حجاب بيمها و اميدها ، قم : دفتر مطالعات دينى زنان ، 138 ) مطلب ديگر اين است كه آنچه مسلم است اينست كه : آيه حجاب خطابش به مردان و زنان مؤمن و مؤمنه مىباشد و نه اهل كتاب ، همچنين برخوردى هم از پيامبر يا اميرالمومنين با اينگونه افراد در تاريخ گزارش نشده است . اما در مورد مشركين كه اعتقادى به حجاب نداشته اند بايد گفت چون آيات حجاب در سال ششم هجرت در مدينه و در زمان استقرار حكومت اسلامى در آنجا نازل شده و مشركى در مدينه زندگى نمى كرده لذا طبيعتا برخوردى هم نمىتواند رخ داده باشد . ( با دقت در روايتى كه از عايشه نقل شد اين مساله به خوبى قابل درك مى باشد ) .