من دختری دارم ۲۰ ساله هیچ مهبتی به هیچکس نداره با اینکه پدری بسیار محربون داره ودو خواهر با محبت چون کسی رو دوست ندارههمیشه محبت از طرف ما به اون میشه ووقتی عصبانی میشه دیگه هیچ حرمتی برای پدر ومادر وخواهر ودیگراننمیزاره رفتاراش توی خونه ما عجیبه از زیبایی برخورداره وخواستگارای زیادی داره وقتی نظرشو میپرسم خیلی جوابای تند وبی ادبی میده اگر بخاطر زشت حرف زدن باهاش قهر کنم اگر یک ماه قهر باشم هیچ اقدامی برای آشتی نمیکنه وتوری رفتار میکنه که براش مهم نیست حتی چند روز پیش مبایلم دستش بود رفتم بگیرم توری به من بی ادبی کرد که سه روزه باهاش قهرم وبا اینکه روز مادر بود هیچ اقدامی برای آشتی نکرد دیگه خسته شدم الان خواستگاری داره که با هم دورادور ارتباط دارن ولی هنوزخواستگاری نکردن ننها زمانی ما با هم خوبیم که مطیع صد در صدش باشیم وای حالات دقیقا از اول دبیرستان شروع شد من وپدرش دیگه خسته شدیم تازه نماز رو هم کنار گذاشته خواهش میگنم بگین چکار کنم که هم غرور مادریم حفظ بشه هماین دختر که خیلی پرخاشگره راه درست رو بشناسه ضمنا به حرف هیچ کس گوش نمیکنه
کد n