0 امتیاز
135 بازدید
در جهان بینی اعتقادی توسط
سلام من ۲۴ ساله و همسرم ۲۸ ساله است و مدتی پیش از شما سوالی پرسیدم مبنی بر سردی همسرم و نیاز زیادم و بی توجهی وی.یک سال و نیمه ازدواج کردم و ازین موضوع رنج میبرم.خیلی سختمه خیلی گریه میکنم گاهی از همسرم که عاشقش بودم هم بیزار میشم.

شما به من گفتید به همسرم بگم و اگر نمیتونم براش نانه بنویسم.بالاخره با زجر بسیار براش نامه نوشتم و همه ی حرفامو گفتم.موقعی که همسرم میخواست بره بیرون نامه رو دادم و گفتم بیرون بخونه.وقتی اومد خونه خیلی عادی باهام صحبت کرد که چرا فکر میکنی رابطمون کمه؟چهار بار در هفته کمه؟!!!!

مونده بودم چی بگم ما از اول ازدواجمون تا حالا رابطمون یک بار در هفته بوده نه بیشتر اونم اگه من پیشقدم نشم وجود نداره ضمنا همسرم زودانزالی داره و همون یکبار در هفته هم من هیچی ازش نمیفهمم!

نمیدونم منو خنگ فرض کرده که کفت مگه چهار بار درهفته کمه؟منم سرم پایین بود و اصلا هیچی نگفتم.

ضمنا تو نامه نوشته بودم اگر برن دکتر و زودانزالیشون رو برطرف کنن منو خوشحال میکنن اما انگار با دیوار حرف زدم هیچی به هیچی.

من دختر پاک و نجیبی بودم قبل ازدواج به خاطر زیباییم کلی خواستگار داشتم او یه عالمه پیشنهاد واسه دوستی اما خدارو شاهد بر اعمالم دیدم و صبر کردم تا ازدواج کنم.حالا که ازدواج کردم انواع فکرای کثیف هر روز میاد تو سرم و منو از خودم متنفر میکنه.

من خیلی ناراحتم و همسرم خیلی به من بی توجهه.

میخوام دیگه هیچ رابطه ای باهاش نداشته باشم حتی اگر خواهش کرد ...میخوام بفهمه که چقدر سخته بی جواب کذاشتن این نیاز توسط همسر!

هیچوقت دلم نمیخواست این حرفارو بهش بزنم و بگم که چقدر نیاز به رابطه باهاش دارم ولی حالا که خودمو شکستم و گفتم هم انگار نه انگار.

نمیدونم چیکار کنم این همسر بی توجه رو...

بدبختی عاشقشم هستم و از طرفیم از دستش عاصی شدم انقدر بی احساسه...دارم له میشم بین این دو حس متناقض...

رو آوردم به قرآن خوانی و میخوام برم دکتر قرصی چیزی بگیرم میل جنسیم کم بشه..

من موندم سنم بره بالا باید عین مجسمه زندکی کنم تو یه زندگی بی احساس؟

راهی هست بهم بگید؟

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
دوست عزیز شما جوان هستید و نباید با این افکار و نا امید شدن زود خود را ازار دهید. اولا شاید از نظر شما گفتن این مساله بسیار ناراحت کننده باشد و شما را شکسته باشد ولی از نظر مرد اینگونه نیست و یک در خواست ساده است. قبل از اینکه او را تحت فشار جنسی قرار دهید که خودش می تواند عواقب بدی داشته باشید. سعی کنید با او صمیمی تر باشید و مسایل را خیلی دقیق و ریز و واضح برایش توضیح دهید. باو بگوئید که این رابطه کم شما را بسیار بسیار ازار می دهد و تا جاییکه تمام زندگی را برای شما تلخ کرده است. سعی کنید این شرم یا غرور بیجا کنار بگذارید و زندگیتان را نجات دهید. اگر شده هر روز ای مساله و اهمیتش را برای او توضیح دهید انجام دهید تا وضعیت بدتر نشود. در صورت عدم پذیرش او و اصرار به روش قبل ،از او بخواهید جدی تر فکر کند چون شما  نمی توانید این وضعیت را تحمل کنید. چون حتی اگر یک درصد احتمال گناه بدهید جدا شدن بهتر از راه خطاست.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

6 نفر آنلاین
0 عضو و 6 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 3214
بازدید دیروز: 1540
بازدید کل: 9845495
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...