از آنجا که رعایت نظم یک رفتار است لذا متاثر از یادگیری و مشاهده است. صرفنظر از زمینه های زیستی و یا ارثی، این محیط است که نقش تعیین کننده ای در سوق کودکان ونوجوان به سمت نظم و یا بی نظمی ایفا می کنند که در این میان والدین دارای نقشی ممتاز هستند. به عبارتی در میان عوامل محیطی این رویکرد والدین نسبت به نظم است که می تواند زمینه بی نظمی و یا نظم نوجوان را فراهم کند.
از آنجا که مفهومی مانند نظم و یا بی نظمی مفهومی انتزاعی است برای نوجوان غیر قابل درک است، لذا برای نهادینه کردن نظم نباید آن را توضیح داد بلکه باید به آن عمل کرد!
بر این اساس پیشنهاد می شود:
_ از سختگیری، حساسیت و وسواس در این خصوص خودداری شود.
_ والدین با رفتار خود و اهمیت دادن به نظم، این رفتار را آموزش دهند.
_ از مکانیزم تشویق بهره گرفته شود.
_ متناسب با توانمندیها و رشدنوجوان از او توقع و انتظار رود.
_ از زدن برچسب بی نظم به نوجوان خودداری شود.
_ متناسب با توانمندیها کارهای شخصی وی به خود او واگذار شود.
عوامل سستي در نماز:
1. عوامل دروني و مربوط به خود افراد: مهمترين عامل دروني نمازگريزي آسيب پذيري مقطع نوجواني و جواني است. اين مقطع سنّي، مقطع حساس و بحراني براي جوانان و نوجوانان است، مسايل و بحران هاي بلوغ از يك طرف، شكّ و ترديدهاي مذهبي از طرف ديگر، ناپختگي و بي تجربگي و گرايش سريع به الگوهاي غيرواقعي كه اهل نماز نيستند، زمينه هايي است كه در خود فرد وجود دارد و باعث مي شود كه جوانان و نوجوانان علاقة چنداني به نماز نداشته باشند.
2. عواملي بيروني و محيطي: اين عوامل، عواملي هستند كه بعضي از آنها قابل جبران است و بعضي غير قابل جبران. به اختصار اين عوامل را بيان مي كنيم: الف ـ كم توجهي يا بي توجّهي خانواده ها نسبت به تربيت ديني فرزندان. ب ـ نگرش منفي بعضي از خانواده ها نسبت به مسائل ديني مخصوصاً نماز. ج ـ برخوردهاي نادرست والدين و مربيان نسبت به نماز خواندن كودك، نوجوان يا جوان باعث زدگي آنها از نماز مي شود. د ـ تهاجم فرهنگي دشمنان بوسيلة شبهه در اعتقادات ديني، ايجاد بدبيني نسبت به كانون هاي مذهبي، بازداري جوانان از شرك در مراسم عبادي، نماز جمعه و جماعت و ... و در آخر ترويج فرهنگ غربي باعث مي شود جوانان نسبت به نماز رغبتي نشان ندهند. هـ ـ دوستي و معاشرت با افراد بي تقوا و بي نماز است كه به مرور در انسان تأثير منفي خواهند گذاشت. و ـ ندانستن و يا غفلت و فراموشي فلسفه و آثار نماز كه باعث مي شود توجّه به نماز در ما كمتر شود.
دوست عزيز , شما بعنوان يک پدر ميبايست به چند نکته توجه کنيد :
- نحوه ي برخورد شما در دوران کودکي فرزندتان , از اهميت زيادي برخوردار بوده است . بعنوان مثال : براي اهميت دادن فرزندتان به نماز بايد از راههاي تشويقي متنوع استفاده ميکرديد .
- خود و همسرتان به نماز اول وقت اهميت دهيد ( کونوا دعاة الناس بغير السنتکم مردم را با عمل به کار خير فرا خوانيد . )
- خداوند مهربان به پيامبر اکرم ( صلي الله عليه و اله ) نيز دستور به اينگونه رفتار ( زدن با تسمه يا هر چيز ديگر ) را نداده است و به پيامبر خويش مي فرمايد که تو تنها يک انذار دهنده اي .اگر در جايي از روايات هم امر به زدن در باره ي سهل انگاري فرزندان به نماز شده است ؛ اولا : بايد بعد از تشويق هاي مکرر و بي نتيجه بودن آنها باشد ثانيا : زدن چنان باشد که حتي بدن فرزند , سرخ هم نشود . ثالثا : در زماني اين کار انجام گيرد که شخصيت فرزند هنوز شکل نگرفته است , نه در دوران جواني .
- نحوه ي رفتار اهل بيت ( عليهم السلام ) و بزرگان دين , چنان بود که اهل خانه شيفته ي نماز ميشدند . آنها تنها به امر کردن به نماز , اکتفا نمي کردند ؛ بلکه کانون خانه را کانون عشق ورزي به زن و فرزند مي کردند . پدري که در خانه خوش اخلاق است معمولا اهل خانه مطيع او ميشوند و نيازي به استفاده ي از خشونت و ضرب و جرح ( که سودي هم ندارد ) نمي بيند .
- بحمد الله فرزند شما اهل نماز خواندن است و تنها در اداء نماز صبح , سهل انگاري دارد ؛ لذا به شما برادر محترم توصيه مي شود با برقرار کردن رابطه ي دوستانه با فرزندتان , او را تشويق به نماز کنيد . در حقيقت تکليف شما فقط تذکر است .
- لازم به ذکر است که اگر کتک زدن شما موجب سرخي يا کبودي در بدن فرزندتان شده باشد , ميبايست رضايت او را جلب کنيد و در صورت عدم رضايت فرزندتان , به او ديه ي لازم را پرداخت نماييد ؛ چرا که فرزندان ما امانتهاي الهي هستند و ما اجازه نداريم هر طور که دلمان خواست با آنها رفتار کنيم .
تقويت انگيزه:
براي كسانيكه دچار غفلت شده اند توصيه مي شود پيامدهاي منفي ترك نماز و يا سبك شمردن آنرا يادآوري نمايند. در ادامه به تعدادي از آنها اشاره مي شود :
1- بي نماز حتما جهنمي خواهد بود!!
در قرآن کريم هست که در قيامت و هنگام عبور يكي از سؤال هايي كه بهشتيان از جهنميان مي پرسند در خصوص علت جهنمي شدن آنها مي باشد كه آنها جواب مي دهند ما به خاطر اين جهنمي شديم که نماز نمي خوانديم.
خداوند متعال اين مكالمه را چنين بيان داشته : آنها(مومنان)در باغهاى بهشتند، و سؤال مىكنند... از مجرمان: چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» مىگويند: «ما از نمازگزاران نبوديم، (43)في جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ (40) عَنِ الْمُجْرِمينَ (41) ما سَلَكَكُمْ في سَقَرَ (42) قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (43) ( سوره المدثر)
2- بي نماز در دنيا زندگي پرمشقتي دارد و در قيامت كور محشور مي شود .
خداي متعال تصريح نموده هركس از ياد الهي رويگردان شود زندگي سختي داشته و در قيامت كور محشور مي شود آنجا كه مي فرمايد : « و هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى(سخت و) تنگى خواهد داشت؛ و روز قيامت، او را نابينا محشور مىكنيم!» وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى ( طه : 124)
3- بي نماز کافر است!!
در روايت نبوي است که فرمود: فاصله ي بين بنده و كفر جز ترك نماز نيست. ليس بَيْنَ الْعَبْدِ وَ بَيْنَ الْكُفْرِ تَرْكُ الصَّلَاةِ, ( جامع الأخبار، ص: 74) (پيام پيامبر، ترجمهفارسى، ص: 665) البته منظور کفر عملي است نه اعتقادي.
4- بي نماز از ياري خداوند محروم است:
قدرت نماز گذاران از نماز و خداوند است. كسيكه نماز مي خواند در هر نمازي با گفتن «اياك نعبد و اياك نستعين » (پروردگارا فقط تو را مي پرستيم و فقط از تو ياري مي جوييم ) از خداوند طلب ياري مي جويد اما بي نماز خود را از اين ياري محروم مي نمايد و ضعيف مي ماند .