0 امتیاز
524 بازدید
در خانواده(تشكيل،تحكيم،تعالى) توسط
با سلام.همسرم خیلی بدخلقی و لجبازی میکند و خیلی غر میزند.من واقعا حالت افسردگی دارم میگیرم.تقریبا درباره ی خیلی مسائل بحث.میکند و در آخر ممکن است عصبانی و شود و داد بزند.من 24 سالم هست و همسرم 23 ساله است و 2 سال هست که ازدواج کردیم.لطفا راهنماییم کنید

2 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
سلام دوست عزیز.لطفا به سوالات زیر پاسخ بدهید تا موفق بشیم مشاوره را آغاز کنیم. شما خانم هستید یا آقا؟.به نظر خودتون دلیل بدخلقی همسرتون چیه؟ بیشتر چه زمانهایی بدخلقی و لجبازی و بحث می کنه؟ آیا زمانهایی هم وجود داره که رفتار همسرتون خوب باشه؟ توضیح بدید شما چطور با همسرتون رفتار میکنید؟. شاد و پیروز باشید
0 امتیاز
توسط
سلام عرض میکنم و واقعا متشکرم از همراهی و توجه شما بزرگوار.من خانم هستم و راجع به شوهرم مشکلات رو گفتم.
دلایل بدخلقی شوهرم زیاد هستش.یکی اینکه پدرش هم همینطور هستش البته شوهرم فعلا که خیلی بهتر از پدرش هست شکر خدا و لازم هست که بگم ما طی این مدت 2 سال با پدر و مادر و خواهر همسرم در یک خانه زندگی میکنیم و بیشتر در ین اتاقی که همسرم قبل از عروسی بود همونجا هستیم.پدر همسرم واقعا عصبانیت هاش خیلی بده اصلا همش تو اتاق خودشه بیشتر نمیتونه احساساتش رو بروز بده همش با پول میخواد احساسش رو بیان کنه و اینکه شوهرم دانشجو هست و خرج ما را تمام پدرش میدهد و یکی دیگر از دلایل عصبانیتش اینه که درسش و رشتش و دانشگاهش رو اصلا دوست نداره ولی میگه مجبورم برم یعنی به تازگی میگه مجبورم تا یک سال پیش میگفت دیگه ادامه نمیدم و نمیرفت دانشگاه با صحبت های پدرش و ... دانشگاه قبول کرد که ادامه بدهدتا این 30 واحد مانده را بگذراند.ضمن اینکه مادرش میگه اصلا اینطوری نبود پسرم و تا 3 ماه بعد از نامزدیمون خوب بود و بعد از سه ماه بهانه های متفاوت که همش من احساس تنهایی میکنم و همش از من میخواست که مداوم منزلشون باشم و ما هم در مدت محرمیت موقت بودیم نه خودم دوست داشتم که کامل اونجل باشم و نه خانوادم.و بعد که یکباره اعصاب شوهرم خیلی بهم ریخت جوری که تو خونشون پرخاشگری میکرد با پدرش دعوا میکرد حتی درگیر شده بودن و اینکه مادرش بردش دکتر اعصاب و از اون موقع داره قرص میخوره و چند مشاور و یک روانپزشک گفتن مشکل خلقی پیدا کرده و آخرین روانشناس معرفی کرد به یک روانپزشک دیگر که ایشون گفت میخواسته صرع بگیره از روی نوار مغز تشخیص داد و گفت یک نوع صرع خفیف هست و این را دکتر 4 ماه قبل عروسی گفته بود و من بعد عروسی که با دکتر حرف زدم به من گفت.ولی دکترای دیگه این تشخیص رو ندادن از روی نوار مغز به هر حال الآن هم داروهای ضدافسردگی میخوره و داروهای ضد صرعش مدتی هست که قطع کرده دکتر.از دلایل دیگه عصبانیتش راجع به دین هست هرچند که خودش آدمی مذهبی هست شکر خدا و من وقتی با ایشون ازدواج کردم مذهبی تر شدم.ولی در نجس و پاکی بیشتر از اینکه دنبال حل باشه خیلی عصبانی میشه و اگه جایی نجس بشه ممکنه فریاد بزنه.و چون مقید به دعای کمیل و سمات و نمازهایی هست با اینکه به جا میاره این ادعیه رو ولی اگه مثلا برای پنج شنبه یا جمعه بگم بریم به مهمانی میگه باید برای بعد از نمازم و دعاهام بریم مهمانی وگرنه نمیتونم بیام حای گاهی اینقدر سر این موضوع عصبانی میشه که شده عینکش رو پرت کرده تو دیوار در حالی که نمیتونه هم دعا را نخونه وقتی میگم بهش که هیچ اجباری نیست در این مستحبات اگه اذیت میشی نخون ولی میگه نمیتونم نخونم.از طرفی جای شکر هم داره.از دیگر چیزهایی که خیلی عصبانی میشه موفقیت دیگران هستش در صورتی که خودشم استعداد خوبی داره و باهوشه ولی همیشه حسرت دیگران را داره و گاهی از دیدنشون میگه حالم بد میشه که چرا اونها الآن به جایی رسیدن ولی من هیچی نیستم و هیچ کاری بلد نیستم و دائما میگه پدر و مادرم مقصر هستن که من را به دانشگاه و رشته ای که دوست نداشتم به زور فرستادن.و الآن چیزی که منو نارتحت و نگران میکنه اینه که خواهرم اولین فرزندش را میخواد دنیا بیاره مدام به خواهرم و شوهرش حسرت میخوره و همش میگه من نمیوتم درحالی که هم من و هم شوهرم از لحاظ تحصیلی بالاتر از آنها هستیم و هم وضع مالی شوهرم خیلی بهتر از شوهرخواهرم هست ولی چون شوهرخواهرم سرکار میرود و... همش حسرت میخوره و میگه ما هیچ گاه بچه ای نخواهیم داشت و مدام منفی میگه.
راجع به زمانهایی که همسرم اخلاق خوبی هم داره زمانهایی بله خیلی موقع ها میشه که واقعا خوش اخلاق هستش و به هر حال اوقات خوشی را با هم یا با خانواده من یا با خانواده خودش هستیم را داریم ولی مثلا در اثر کوچکترین مساله ای ممکنه عصبانی بشه به شدت مثلا یه مدتی حالا چون میخواست قرص هاش کم بشه خودش رو نسبت به قبل کنترل میکرد.نمیدونم این حالت ها از روی راحت طلبی ایشون حساب میشه چون پدرش نمیذاره کوچکترین کاری رو انجام بده گاهی هم مادرش هم همینطور واقعا خیلییی چیزهارو بلد نیست اصلا انگار فقط بهش گفتن که تو مطلقا درس بخون دیگه هیچ چی مهم نیست.گاهی اگه اینترنت خونه قطع میشد پارسال این موقع ها بود اینقدر عصبانی میشد و گاهی قهر میکرد با پدرش دیگه حوصله هیچ چی نداشت. من در مقابل عصبانیت یا این رفتارها گاهی اوقات شده که عصبانی بشم و با هم بحث کنیم ولی خب از طرفی فکر اینکه فشار زیادی روش هست حرفی نمیزدم یا سعی میکردم آروم و باآرامش حرف بزنم که آروم بشه ولی خب گاهی تا ساعت ها این عصبانیت و مواقعی مشت به دیوار بکوبد یا چیزی پرتاب کند ادامه داشت و یه مواقعی میگفت فقط دلم میخواد بمیرم چرا دعا نمیکنید که من بمیرم و همه راحت بشید.و من خیلی موقع ها گریه میکنم وقتی اینطور میشه دلم براش میسوزه خیلی که چرا اینطوری میشه چرا بحران ها یا مشکلی پیش میاد اینطوری میکنه.گاهی میگه اصلا نمیخوام از خونه بیام بیرون و اینکه ما هر هفته میرفتیم منزل مادر من دیگه نمیومد تا 3 یا 4 هفته و هرموقع حالش بهتر میشد میومد.و اینکه من مواقعی میخوام به کمک مادرم برم یا کمک خواهرم میگه یا برای خرید بریم بیرون با مادر و خواهرم میگه باز منو تنها میذاری خیلی تنهایی فیزیکی رو احساس میکنه و هی به من میگه زود بیا وقتی خودش هم حوصله نداره با من خرید بیاد وقتی هم بخوام با مادرم برم بهانه میگیره ولی اخیرا کمی بهتر شده ولی وقتی میگم خواهرم زایمان میکنه و احتیاج به کمک من داره احساس میکنم واقعا درک نمیکنه میگه برای چی کمک میخواد اگه یه روز برم میگه خب دیگه رفتی کمک.من در مقابل این رفتارها میگم خیلی ثواب داره به هر حال منم احتیاج به کمک داشته باشم خدا برای من کمک میرسونه و یا وقتی که حالش خوب باشه و عصبانی نشه بهش میگم که چرا مشکلات رو با عصبانیت و داد و ... حل میکنی.هر چیزی راهی داره و ما تازه اول زندگیمون هست.
ببخشید که خیلی طولانی شد.واقعا از شما ممنونم بابت کمک هاتون وخدا اجر به شما بدهد
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
دوست عزیز مواردیکه ذکر کردید بررسی کردم وبد خلقی همسرتون به اختیار خودش نیست بیشترسعی کنبد باب میلش رفتار کنید تنهاش نگذارید وهمه موارد برمیگرده بدوران بچگی ونوجوانیش صبور باشید
مردانی که به دلیل صفراوی مزاج بودن، تحت اثر کمترین محرکهای محیطی، خیلی سریع دچار تلون مزاج و عصبانیت و بدخلقی می شوند نیز به محض بروز چنین حالتهایی می توانند برای خوددرمانی به نوشیدن یک لیوان شربت آب لیمو و یا یک لیوان آب انار و یا آب زرشک و یک فنجان عرق کاسنی هر روزه و یا سایر صفرابر ها ی طبیعی و بی ضرر، برای فرونشاندن صفرا و تمدد اعصاب روی آورند. برای افراد دیابتی و همچنین سایر افرادی که به سلامت کبد و سلامت عمومی خود اهمیت می دهند، توصیه می شود به جای مصرف شکر در شربت آبلیمو، حتما از عسل استفاده کنند.
توسط
با سلام.خیلی ممنون از وقتی که گذاشتین و راهنماییم کردین.فقط یه مشکلم رو نمیدونم چکار باید انجام بدم.اینکه همسر من تحمل دیدن آدم های موفق رو نداره.میگه چرا اینها باید به اینجا برسن؟من استعدادم از این آدم ها بیشتر بود ولی الآن حتی لیسانس هم ندارم
با اینکه همه امتحانای این مدت رو قبول شده ولی باز برای امتحان بعدی میگوید که دیگه میفتم و نمیتونن لیسانس بگیرم.هر آدمی بیرون میبینه میگه خوش به حالش چقدر شاده هر چی میگم هر کسی یه جور مشکل داره ولی باز میگه نه حداقل شادتر از منه. اینکه نسبت به خواهرم که داره بچه دار میشه همش حسرت میخوره و گاهی حتی میگه نمیتونم ببینمشون.میخواستم ببینم راجع به این موارد چیکار میتونم انجام بدم.با تشکر
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
از نگاه کردن به افراد موفق دست برندارید
 
مردمان موفق زیادی در دنیا زندگی می‌کنند. گاهی اینکه چرا این افراد توانسته‌اند موفق باشند، سوالاتی را در ذهن انسان‌های دیگر به‌وجود آورده است. بیشتر اوقات گمان این می‌رود که آنها از هوش بی‌نظیری برخوردارند. عامل هوش گرچه لازم است ولی کافی نیست. افراد موفق از خصوصیت‌های متنوع و در عین حال مشابهی برخوردار هستند.

بهتر است بدانید که افراد موفق هم مانند دیگران شکست می‌خورند اما از شکست‌های خود پله‌ای برای صعود به موفقیت‌های آتی می‌سازند. آنها از احساس غصه، رنج و درد نیز به نفع خود استفاده می‌کنند. معتقدند که بدون این عوامل نمی‌توانستند با‌انرژی و سخت کار کنند. تنها با احساس ناراحتی است که انسان متوجه می‌شود باید مسیر خود را تغییر دهد. فراموش نکنید که احساس‌های ناخوشایند نیز بخشی از زندگی شما هستند و در جای خود می‌توانند سودمند و مفید باشند... اگر نگاه همسرتان در جهت
الگو برداری از افراد موفق است رفتار افراد موفق, پیروی میکند تا به اهداف عالی خود برسد که کار بسیار خوبی انجام می دهد و اگر به انان غبطه میخورد باز هم موجب پیشرفت وافزایش تلاش او میشود ولی اگر با حسادت میبیند بایددرمان شود

انسانهای موفق کانون توجهشون به همه سمت هست ، و انسانهای ناموفق معمولا کانون توجهشون معطوف به کمبود و یا نبود امکاناته.
توسط
با سلام و خیلی ممنون از راهنماییتون.
بله همینطور که اشاره کردید دید همسرم به افراد موفق یه حالی از حسادت را دارد و این نکته که چرا من که این همه استعداد دارم نتوانستم به جایگاه آنها برسم ولی خیلی از آنها که به آن جایگاه رسیدن افراد نالایقی بودن و خدا کمکشون میکنه.چرا خدا کمک من نمیکنه در حالی که من این همه نماز و دعا میخونم. توجه به اینکه فرمودین باید درمان شود.از چه راهی باید اقدام  کنم؟آیا کتابی هست که من بخونم و به همسرم کمک کنم.چون ایشون اهل کتاب خوندن نیست شاید اگه مقاله اینترنتی باشه بخونه ولی کتاب نه
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
خداوند کریم امر به دعا و ضمانت به استجاب نمود، پس دعا را مستجاب می‌نماید، ولی استجابت دعا این نیست که فرمانبردار دستورات دعا کننده باشد و یا حتماً همان چیزی که او خواست را در همان زمانی که او خواست بدهد.
بدیهی است که اگر دعای بندگانش را مستجاب نمی‌نمود، یا همه هلاک شده بودند و یا حتی مؤمنین و دعا کنندگان نیز در شرایط خیلی خیلی ناخوشایندی به سر می‌بردند، چرا که از نظر لطف الهی محروم شده بودند. لذا به پیامبرش (ص) به بندگانم بگو اگر دعا شما نبود که به شما نظر نمی کردم، و بدیهی است هر کس تکذیب کند، خودش لوازم عذاب خود را فراهم کرده است:
« قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا» (الفرقان، 77)
ترجمه: بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى‏كند در حقيقت‏شما به تكذيب پرداخته‏ايد و به زودى [عذاب بر شما] لازم خواهد شد.
خداوند کریم دعا را مستجاب می‌نماید، اما دنیا را دار جبر نیافریده که اگر هیچ شرطی نیز برای تحقق امری فراهم نبود و یا به قولی مصلحت نبود نیز به زور و یا به صورت معجزه‌ای آن را به مصلحت نماید. قضا و قدر، علت و معلول، تأثیر و تأثر، حرکت و محرک و ...، همه لوازم وقوع یک اتفاق است و چنین نیست که اگر خواست یک نفر مغایر با تمامی شرایط بود، خدا [با توجه به ارتباط همه اجزای مادی و غیر مادی عالم هستی با یک دیگر]، تمام نظم عالم را بر هم زند تا غیر مصلحتی را مصلحت نماید. انتظار چنین درخواست غیر حکیمانه و عادلانه‌ای از خداوند حکیم و عادل، همان دعای غیر قابل استجابت است.
در عین حال دقت فرمایید که دعا و استجابت دعا تعاریف، شرایط و چارچوب‌هایی دارد و استجابت یا عدم استجابت دعا، علل و حکمت‌های متعددی دارد که به اختصار می‌گویند لابد مصحلت نیست. که به عنوان مثال نکات ذیل برای روشن‌تر شدن موضوع ایفاد می‌گردد:
*- دعا لفظ نیست، بلکه خواستن است و خواستن کار دل و اراده است. اگر به لفظ چیزی گفته می‌شود، باید بیان خواست و اراده قلبی باشد، وگرنه فقط صوت است و ارزشی ندارد. لذا بسیار اتفاق می‌افتد که انسان با اصرار و مکرر به زبان چیزی می‌خواهد، اما به دل خواهان آن نیست. کسی که برای خواسته‌اش تلاشی نمی‌کند، معلوم است که نمی‌خواهد. مَثَل کسی که مقام قرب شهدا را می‌خواهد اما تلاش نمی‌کند، مانند کسی است که عِلم بخواهد، اما تحصیل علم ننماید. راجع به همه دعاها نیز همین طور است. کسی که چیزی بخواهد، خودش تلاش درستی برای رسیدن می‌کند. لذا امام رضا (ع) فرمود: کسی که دعا کند و دنبالش نرود، خودش را مسخره کرده است.
*- گاهی انسان چون در لفظ از خدا چیزی می‌خواهد، گمان می‌کند که دعایش را نزد خدا برده است، لکن در عمل امید دارد که دیگری خواسته‌اش را مستجاب نماید. یعنی برای آن دیگری استقلال در تأثیر قائل می‌گردد. نه این که از خدا بخواهد وسیله‌سازی کند، چه آن دیگری باشد یا هر کس دیگری. بلکه باور، امید و اتکایش به همان دیگری است. پس در چنین حالتی او خدا را نخوانده است، بلکه لفظش خداست، دلش دیگری را می‌خواند. منتهی وقتی کارش نمی‌شود، به خدا معترض می‌گردد که پس چرا ندادی؟
*- گاهی انسان در ضمن این که خواسته‌ای دارد و آن را نیز از خدا می‌خواهد، کارهای دیگری می‌کند که راه دعایش را می‌بندد و یا استجابت را به تأخیر می‌اندازد یا کلاً منتفی می‌کند. گاه انسان دچار گناهان یا خطاهایی می‌شود که پرده‌های حفاظتی را می‌درد (اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِي الذُّنُوبَ الَّتي تَهْتِكُ الْعِصَمَ)، گاه گناهانی می‌کند که سبب می‌شود مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها بر او ببارد (اَللّـهُمَّ اغْفِـرْ لِي الذُّنُوبَ الَّتي تُنْزِلُ النِّقَمَ)، گاه گناهانی می‌کند که نعمت‌های داده شده و نعمت استجابت را نیز ضایع می‌کند (اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِي الذُّنُوبَ الَّتي تُغَيِّـرُ النِّعَمَ)، و گاه گناهانی می‌کند که دعای او را حبس می‌کند (اَللّـهُمَّ اغْفِرْ لي الذُّنُوبَ الَّتي تَحْبِسُ الدُّعاءَ).
*- گاهی هیچ شرایطی برای استجابت دعا در آن زمانی که دعا کننده خواسته فراهم نیست.
*- گاهی استجابت در همان فراهم کردن شرایط و زمینه‌های لازم است. مثل کسی که پول و گشایش بخواهد، شغل خوبی سر راهش قرار گیرد و یا علم بخواهد با استاد خوبی آشنا گردد.
*- گاهی آن چه دعا کننده می‌خواهد واقعاً به مصلحتش نیست، ظرفیتش را ندارد، منحرف می‌شود، سبب نزول بلا می‌گردد و...، اما چون اصرار دارد، از خدا می‌خواهد که همه عالم را تغییر دهد تا او به حاجتش برسد. از خدا افزایش ظرفیت ایمان نمی‌خواهد و تلاشی هم در این زمینه نمی‌نماید، اما در عین حال خدا و آخرت را قبول دارد و از خدا مثلاً گشایش بیشری در رزقش می‌خواهد، و حال آن که خدا می‌داند همین گشایش بیشتر، او را منحرف می‌کند و او خواهان این انحراف نمی‌باشد.

«وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ» (المؤمنون، 75)
ترجمه: و اگر ايشان را ببخشاييم و آنچه از صدمه بر آنان [وارد آمده] است برطرف كنيم در طغيان خود كوردلانه اصرار مى‏ورزند.
*- گاهی آن چه به خیر خود می‌داند، شرّ اوست و آن چه به شرّ خود می‌داند خیر اوست.
«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَ عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ» (البقره، 216)
ترجمه: بر شما كارزار واجب شده است در حالى كه براى شما ناگوار است و بسا چيزى را خوش نمى‏داريد و آن براى شما خوب است و بسا چيزى را دوست مى‏داريد و آن براى شما بد است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد.
*- گاهی آن چه به مصلحت خود می‌داند و به خدا اصرار دارد تا اگر به مصلحتش نیست نیز به مصلحت نماید، به ضرر دیگران است، اما بنده‌ی از خود راضی انتظار دارد که خواست او بشود، به دیگران هر چه می‌شود بشود.
*- گاهی به وسیله لازم متوسل نمی شود. استجابت هر دعایی وسیله‌هایی می خواهد که باید دعا کننده به آن متوسل گردد و از جمله وسیله‌ها بعد از توسل به اهل بیت (ع)، توسل به نماز، به دعا، به نیکی به پدر و مادر، صله ارحام، صدقه و ... می باشد. خود فرمود برای تقرب وسیله بجویید و تلاش کنید. و البته که باید وسیله متناسب با هدف باشد:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ و َابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‌« (المائده، 31)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از خدا پروا كنيد و به او [توسل و] تقرب جوييد و در راهش جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد.
*- ... و خلاصه هزاران هزار حالت و شرایط دیگر.
اما در عین حال فرمود: از رحمت من ناامید نشوید، مشرک نگردید، از من بخواهید، به فضل و رحمت من امیدوار باشید، به من توکل کنید، اعتماد کنید و دعا کنید. نه این که انسان فقط یک لفظی بر زبان براند، سپس مانند اربابان یا فرماندهان معترض گردد که چرا به اجرا در نیامد و نامش را هم عدم استجابت دعا بگذارد.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

12 نفر آنلاین
0 عضو و 12 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 757
بازدید دیروز: 6368
بازدید کل: 10529322
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...