سلام مشاور عزیز
من پنج ساله که ازدواج کردم,و یک پسر دو ساله دارم.
مشکل من اخلاق شوهرم هست,ایشون بسیار حساس و عصبی هستن,
من فرزند اول یک خانواده شش نفره و لیسانس هستم و ایشون فرزند آخر یک خانواده ۱۲ نفره و دیپلم هستن, خوبی های همسرم رو انکار نمیکنم اما بدیهایش واقعا بیشتره,مثلا اینکه تا همه چیز خوبه ایشون هم خوبه,وااای به وقتیکه یه مشکلی پیش بیاد, منو مقصر میدونه و کل خانوادمو خودمو میبنده به فحش, بدبین و منفی باف, من تو این پنج سال حتی یکبار هم گوشیشو نگاه نکردم, فقط یه بار گفتم ببینم گفت نه,دلیلش هم این بود که جوک مردونه توشه دوست ندارم بخونی و اصلا نمیزاره به گوشیش دست بزنم ,ولی خودش تو دعوا یا یواشکی و گاهی جلوی خودم گوشیمو چک میکنه, من دور از خانوادمم و با ازدواج به شهر شوهرم اومدم,بسیار حساسه و زود عصبانی میشه و هر چی دلش میخواد میگه ولی من حتی یه فحشم تا حالا بهش نگفتم, تو این پنج سال خانوادم پنج بار خونم نیومدن چون به بهانه های واهی باهاشون جر و بحث میکنه و پدر و مادرم رو ناراحت میکنه,تقریبا این سومین باره که باهاشون قهر کرده,حتی گفته به خواهرت نه زگ میزنی نه اس ام اس نه ارتباط,نه خونشون میری نه بیان! اهل دوست و رفیق هم نیست نه میره نه دوست داره کسی بیاد, اوایل ازدواج اجازه نمیداد تنها جایی برم, با خانوادم شوخی میکنه ولی اگه یکی شوخی کنه باهاش و خوشش نیاد اخم و ناراحتی و منفی بافی شروع میشه, بسیار مغروره,وقتی ناراحتم میکنه بهش میگم تو دوستم نداری,میگه بچه رو بزارو بفرما خونه بابات,میدنم که قلبا نمیگه ولی من واقعا دلم میشکنه, یه بار من داد زدم گذاشت رفت,شب موند بیرون خونه با کلی معذرت خواهی و اس ام اس برشگردوندم,
حالا این آدم وقتی میاد تو خانواده خودش ۱۸۰ درجه میچرخه,یه آدم شاد,با جنبه,بگو بخند,اصلا مجلسو میگیره تو دست, هر ایرادی هم پیش بیاد خیلی راحت توجیهش میکنه!!!!! مهربونی که دیگه نگووو
شما بگید من چکار کنم که اینقدر از خانوادم ایراد نگیره و با عصبانیت تصمیمات قهر آمیز بچه گانه نگیره,بخدا خسته شدم از روی پدر و مادرم خجالت میکشم.
یه بار اسم مشاور اوردم چیزی نمونده بود بزنه منو! منم جرات نکردم پیش مشاور برم
البته خوبی هایی هم داره,حتی وقتی حال معمولی داشت بهش گفتم چقدر منو دوست داری,دستش رو گذاشت رو قلبش گفت تا آخر عمر جای تو اینجاست، ولی این مواردی که بطور خلاصه گفتم,اینقدر حالمو میگیره که دیگه یادم نمیمونه خوبی هاش چی بود!
ببخشید طولانی شد ولی واقعن چاره ای نداشتم,جز اینکه از شما کمک بگیرم,خدا خیرتون بده
ممنون از گروه خوبت عزیز,ان شاالله خیر ببینی