شوهرم توحال خودشه

Question

سلام وخسته نباشید خدمت شما.من یک سال و نیم که عقدم و همسرم سربازه.من هنوزفک میکنم همسرم تو دوران مجردی به سرمیبره نمیدونم چکارکنم تا یکم یه خودش بیاد چندوقت یک باربهش میگم و فقط میگه چشم بازکارای خودش انجام میده.مثلاوقتی بیرون میریم اصلابامن قدم نمیزنه واسه خودش جلوترمیره ینقدتحمل کردم که دیگه خسته شدم.باخانواده شوهرم میرم بیرون بااینکه مادروپدرش پیرشدن ولی قدم به قدم باهم میرن و همینطور جاری هام.همین چن روزپیش رفتیم بیرون بازم این اتفاق افتاد بهش گفتم مادروپدرت بااینکه پیرشدن باهم میرن ولی ماکه نامزدیم....بهم گفت خودمم به این موضوع فک کردم. بامادررفتیم بیرون مادرم فک کردخودم باهاش قدم نمیزنم دعوام کردگفت چراباشوهرت نمیای زشته ولی نتونستم بهش بگم.یااینکه بادوستاش میره بیرون زیادعکس میندازه ولی بامن عکس نمیندازه میگه مگه قراره ازهم جدابشیم بااینکه خیلی جاهاروگشتیم ولی ی عکس هم ندارم فقطمیگم رفتیم فلان جا اینقدعکس جاری هام دیدم افسرده شدم.خیلی دوسم داره ولی نمیدونه چطوری ابرازکنه بااین کاراش دارم دیوونه میشم.اخه قیافم بدهم نیست که هرچی فک میکنم نمیفهمم خودش میگه توخوشکل منی و بهترازتو هیچ جاپیدانمیکردم ولی ...خیلی دلم پره و حرفم زیاد سعی کردم خلاصه بگم. اگه طولانی شدببخشید راهنماییم کنید ممنون

Answer 1

همانطور که خودتان اشاره کردیداو نحوه ابراز احساسات و برخورد با شما را یاد نگرفته است. سعی کنید بجای گفتگوی مستقیم از او بخواهید کمی در این باره مطالعه کند. شاید بهتر باشد کتابهای متنوعی که در این زمینه است را برای او تهیه کنید و از او با محبت بخواهید که انرا بخواند و نظرش را بگوید.
در کنار این مساله باید کمی اورا کمک کنید تا بتواند از گذشته خود فاصله بگیرد و خودش را با شرایط جدید وفق دهد. مثلا با تذکرات صمیمانه و کوتاه او را راهنمایی کنید. بجای اینکه انتظار داشته باشید او خودش همه چیر را بفهمد خیلی ساده به او بگویید الان باید چه بکند. شاید در ابتدا این برای شما کمی ناراحت کننده باشد ولی ادامه روند شما را راضی خواهد کرد. مثلا در بیرون رفتن با یک لبخند و اشاره ای کوتاه دست خود را باو نشان دهید که باید انرا بگیرد. یا با یک اشاره کوتاه به عکس گرفتن به او یاداوری کنید. پس با کمی پایین اوردن انتظار و راهنمایی او به نتیجه قابل توجهی دست خواهید یافت.

Comments

سلام تمام این کارا روقبلاکردم فایده نداشت بخداکلافه شدم ازرفتاراش.همش.  میگم شایدانتخابم اشتباه بوده ولی خیلی دوستش دازم.

---

19_دوست عزیز این مسايلی را که شما عنوان میکنید،دلایل انتخاب غلط شما نمیشود ،بالاخر شما با هرفرد دیگری هم که ازدواج میکردید دارای تفاوت های زیادی خواهدبود چرا که ازدواج یعنی قرار گرفتن دوفرد با دو دنیای متفاوت و انتظارات مختلف،هنر شما درک کردن این تفاوت هاست و تفاهم پیدا کردن با هم است،این که دقیقا فردی باشد مطابق میل و خواسته شما کاملا غیر ممکن است،ودمین مسيله ای که وجود دارد این است :که شما هنوز یک سال و نیم  که ازدواج کردین چطور انتظار دارین فردی که یک عمر با یکسری از عادات و رفتارهای خاصی بزرگ شده به این سرعت بتواند با مسايل شما کنار بیاید!!!!بهتر است که صبور باشید و تمام تلاش خود را انجام دهید تا بتوانید به همسر خود کمک کنید و بهترین انگیزه برای صبور بودن ،عشق و علاقه ای که شما دارید