شوهر بد اخلاقه بدم میاد ازش

Question

سلام 4 سال ازدواج کردم والان یه پسر ده ماهه دارم قبلا باشوهرم خیلی بحث میکردیم ایشون بسیار بی منطق هستند واصلا به حرف و نیاز من توجه ندارن سر مسایل ریز دادو فریاد میزنند منو تحت فشار روانی قرار میدن و بارها بهشون گفتم که از فریاد کشیدن بسیار بیزارم اما اصلا توجه ندارن وقتی دستورشون اطاعت نشه منو تنبیه میکنن مثلا نمیزارن برم بیرون یا باخانوادم رفت و امد کنم،خودشون با هیچ یک از اعضای حانواده من رفت و امد ندارن،با خانم 45 ساله ای ارتباط داره که به ایشون میگه مامان و همه جا باهم میرن البته ایشون متاهل هستن و با من هم رفت وامد دارن اما شوهرم تمام وقتشو در اختیار این خانم میزاره و کمتر به من و فرزندم رسیدگی میکنه
،
رابطه جنسی خیلی کمی داریم حدود یکساله ماهواره خریده از اون موقع اصلا به نیاز جنسی من توجه نداره که حس میکنم خود ارضایی میکنه و این عدم توجه بمن باعث دلسردی من به زندگیم شده با اینکه رفتاراش دوست ندارم اما بهش علاقه نشون میدم و محبت میکنم و الان فقط به خاطر پسرده ماهم دارم تحمل میکنم
خواهش میکنم راهنماییم کنید خیلی دلسردم بهش حس میکنم دیگه دوستش ندارم و به گناه الوده شم

Answer 1

۱۷- وقتی زندگی تا این حد به دلسردی و جدایی عاطفی نزدیک میشود, نیاز به یک شوک و تغییر جدی دارد. مشکلات جدی زندگی خود را روی کاغذی بنویسید و با او در جلسه ای خارج از محیط خانه و در تنهایی گفتگو کنید. با لحنی مناسب و محبت امیز بگویید که مسایلی وجود دارد که اگر حل نشوند افسردگی و دلسردی من نسبت به زندگی باعث هر اتفاق ناگواری خواهد شد. با او با لحن بسیار نرم ولی صریح و بی پرده سخن بگویید و از عکس العمل او نترسید. بگویید که اگر خواهان ادامه و ساختن زندگی خوب است میتواند روی شما و عشق و محبتتان حساب کند و اگر نه بهتر است در مورد خیلی چیزها تجدید نظر کند. در مورد ارتباط او با خانم ۴۵ ساله , نیاز جنسی و اخلاق نامناسب و مشکلات جدی زندگی حرف بزنید و بگویید که باید این مسایل برطرف شود تا زندگی دچار مشکلات عمیق نشود و پایه های ان سست نگردد.
شاید این صحبتها کمی ناراحت کننده و تلخ باشد اما لازم است او عمق مساله و ناراحتی شما را بداند تا انگیزه برای تغییر داشته باشد. باو بگویید قبل از انکه دیر شود و یک مساله جدی و غیرقابل حل باعث جدایی شما شود.