سلام خسته نباشید.مرسی از سایت خیلی خیلی خوبتون.
پدرم خیلی بد اخلاقه.واقعا در حق من ظلم های خیییییییللللیییییی زیادی کرده که اصلا نمیتونم فراموش کنم و ببخشم.(البته کلا بد اخلاق و مغرور هست باهمه. بیچاره مامانم اون خیلی اذیت شده تو زندگیش)
حالا که خوشبختانه ازدواج کردم و.. ولی هیچوقت یادم نمیره جلوی چشام به بهونه های خیلی الکی و بچگونه و خییییلی خیلی الکی٬ شوهرم رو سیلی زد و کلی بارش کرد.بخدا هیچوقت نمیتونم ببخشم.
انقده که ازش کینه به دل دارم دارم میترکم.
قبل از ازدواجم از بس بهم کم محبت کرده بود سراغ جنس مخالف رفته بودم متاسفانه.
اونم منو میخواست توی کوچیکی بدبخت کنه یعنی منو به یه غریبه تو یه روستای یه شهر دیگه بده!
و یا اینکه بدون اطلاع من به عبارتی برام خواستگاری رفته بود اونم برای یه شهر دیگه منو داشت به پسر عموم تحمیل میکرد و شانس اوردم نشد وگر نه بدبخت شده بودم.
حالا که واسم پسرخالم یه خواستگار عالی و ایده آل و با اخلاق و آقا و خیلی محترم اومده بود و کلی با عزت برام خودشون اومده بودن٬ حالا بالام میخواست سنگ اندازی کنه!!!!!همینم که الحمدالله شد بخاطرلطف خدا و ایستادن خودم جلوی پدرم بود که الان اینقد خوشبختم.واقعا از ازدواج و زندگیم راضی ام خداروشکر.حالا توی دوران عقدمون یه شب شوهرمو صدا کرد که باهاش صحبت کنه مگه صحبتم بلده آخه؟ کلی توهین کرد و گفت زود باش عروسی بگیرو خیلی توهینای دیگه و سر وصدای الکی و شوهرمم هم درعوض خیلی با اخلاقانه صحبت کرد باهاش.بعد عروسیمونم با اینکه همه کارارو شوهرم کرده بود(خونه٬جهیزیه٬طلا٬هزینه همه مراسم ها و...) که همه رو هم عااااالللللی برام فراهم کرده بود در حدی که الان توی خوشبختی انگشت نمای فامیلم و همه دخترای فامیلمون دوست داشتند بره خواستگاری اونا.حالا الکی بابام دنبال بهونه است مثلا میخواد اینا رو کم ببینه و دنبال بهونه میگرده.با اینکه هیچی برام کم نذاشته.و اینکه اصلا بابام کاری نکرد تو عروسیم که دخترشم فقط طلبکاره.و و و و و و و و و و
ولی من چیکار کردم؟ فقط احترام گذاشتم
بابام اصلا ادم منطقی ای نیست و بد اخلاقه و مغرور و کم حرفه و طلبکار و ظالمه.با همه بد اخلاقه ها! ن فقط با من. تازه فکر میکنه منو بیشتر از بقیه بچه هاش دوس داره ولی خب چه فایده دوستی خاله خرسه؟؟
میخوام بگم با این همه بدی های بابام ٬همیشه احترامشو نگه داشتم مبادا عاق بشم ولی کینه ای که از بابام دارم از بقیه ندارم.یعنی هیچوقت نمیبخشمش.«««ازتون میخوام راهکار بدین برای فراموش کردن ظلمایی که بابام کرده در حقم چون همش بیادم میادو غصه میخورم و گریه میکنمو رو اعصابمه»»»»»البته بگم هیچوقت نمیبخشمش فقط میخوام فراموش کنم