با سلام خدمت شما خادمان خدا
من تقریبا ده ساله که خانه دار هستم.الحمدلله زندگی خوبی دارم .هم از شوهرم راضی هستم و هم از خانواده ی ایشان.مادر شوهرم هم زن خوبیست اما تنها مسئله من حس ترحم مادر شوهرم هست.ایشون خیلی زیاد خودشون رو بیمار نشون ميدن.دائم می نالن.هر کسی پیششون میشینه همش از درداش میگن.من هیچ وقت جمله ی امید بخش از ایشون نشنیدم.هر موقع بچه هاشون رو میبینن میگن برین برام وقت دکتر بگیرید فلان جام درد میکنه.لازم به ذکرهست که رابطه ی ایشون با پدر شوهرم چندان رضایت بخش نیست.و همین موضوع باعث شده توقعات بیجایی هم داشته باشن.به اصرار برای دیگران کار انجام میدن.مثلا اگر در منزل خودم در حال ظرف شستن باشم میان و ظرفشور و از من میگیرن و میگن شما به بقیه کارهاتون برسین.(منظورم اینه که به اصرار محبت میکنن) ولی همون روز بلافاصله از آدم خواسته ای دارن و اگر انجام ندیم به شدت ناراحت میشن.باور کنید فرقی نداره اگر پسراش یا دختراش مسافرتی تفریحی، جایی بروند یک جورایی رفتارهای بی اعتنایی به نشانه ی اعتراض از خودشون نشون ميدن و توقع دارن که هر جا میریم ایشون رو هم تعارف بزنیم.نميدونم... از شما بزرگواران میخوام کمک کنید و بگویید که چه رفتاری نسبت به مادر شوهرم داشته باشیم که متنبه بشه.