سلام وقتتون بخير
من ٢٥سالمه همسرم ٢٦
من ي مشكل دارم اونم اينه ك شغل همسر من تو ي شهر ديگست و به من ميگه بيا بريم اونجا زندگي كنيم اما من نميتونم يعني حوصله تنها زندگي كردن تو ي شهر غريب رو ندارم و همسرم مجبوره رفتو امد كنه و بعضي وقتا مجبوره زود زود بره من خستم از اين وضعيت و از تنهايي هم بدم مياد بيشتر اوقات تنها هستم حالا نميدونم چيكار كنم مثلا دو سه روز خونست ده روز ميره