0 امتیاز
362 بازدید
در خانواده(تشكيل،تحكيم،تعالى) توسط
با سلام ممنون از کمک و راهنمایی هاتون

مادرشوهر من تنهاس و دو فرزند داره یکی همسر من و یه خواهرشوهرم که به تازگی عقد کرده

مادر شوهر من از تنهایی میترسه و شب تنها خونش نمیمونه مادر ÷یرش هم ماهی 10 روز خونشه که مدام باهاش بحث میکنه و دوس نداره ازش نگهداری کنه و بهش بی احترامی میکنه

اخلاق های مادرشوهر و خواهر شوهرم رو اصلا قبول ندارم هم از نظر مذهبی و هم رفتاری خیلی از ایده آل من دور هستن اما همسرم خداروشکر خیلی ازین دو جهت به من نزدیکه و اصلا به همین دلیل با من ازدواج کرده

حالا مشکل من اینه که بعد از عروسی خواهرشوهرم من چکار کنم با این مسئله که حتما مادرشوهرم شبا میاد خونه ما و روی تربیت بچه ای که تصمیم داریم به امید خدا بیاریم تاثیر میذاره و اینکه من اصلا توی خونه خودم احساس راحتی نخواهم داشت

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
مردم‌داری، شوهرداری، همسایه‌داری، خانواده‌داری و همین‌طور مادرشوهرداری هم فوت و فنی دارد كه باید آن را بیاموزید.

 
اگر شما با همه افراد روابط خوبی برقرار می‌كنید و هنر ارتباط برقرار كردن را دارید، بعید نیست كه روابط خوبی نیز با مادر همسرتان داشته باشید زیرا ارتباط یك مهارت اجتماعی است. اما پیش از هر چیز خوب است مادرشوهر را بشناسید.
مادرشوهر كیست؟
گرچه این سوال، ساده به نظر می‌رسد، اما ظرافت‌هایی دارد كه باید به آن توجه كرد.
اول این‌كه مادرشوهر یك خانم است. بنابراین او هم مثل شما روزی مادرشوهر داشته و اگر بخواهید او را دور بزنید یا عروس‌بازی در‌بیاورید زود می‌فهمد، زیرا 4 تا پیراهن بیشتر از شما پاره كرده و مدت‌هاست كه نقش عروس را بازی می‌كند.
دوم این‌كه او هم یك انسان مثل شماست. این را گفتم برای این‌كه بدانید برخی، مادرشوهر‌ها را دارای قدرت‌های اسطوره‌ای می‌دانند كه چندان واقعی نیست. نسترن عروس 20 ساله‌ای است كه در اولین مواجهه با مادرشوهرش زده بود زیر گریه، چون آنقدر دچار ترس و لكنت شده بود كه نتوانسته بود اثر مثبتی از خود به جای بگذارد و كاملا خود را درمانده حس كرده بود.
مادرشوهر یك مادر است
مادر بودن با دلسوز بودن و مهربان بودن توام است. نرگس یك مادرشوهر 52 ساله است. او می‌گوید: ما هم زن هستیم و می‌دانیم عروس چه توقعاتی دارد، اما نمی‌توانیم راحت پا روی دل خود بگذاریم. اگر تازه‌عروس‌ها مادر شدن را تجربه كرده بودند، ما را بهتر درك می‌كردند. آدم دلش برای بچه‌اش كه یك عمر بزرگش كرده تنگ می‌شود. از بی‌تجربگی عروس نگران می‌شود كه مبادا زندگی‌شان سخت بگذرد. از تازه كاری داماد نگران می‌شود كه مبادا در زندگی كم و كسری داشته باشد. اگر می‌بینید مادرشوهری زیاد سراغ عروس و داماد را می‌گیرد از بدجنسی نیست؛ كمی مربوط به كنجكاوی‌های زنانه است و بسیاری به خاطر دلنگرانی‌های مادرانه.
مادرشوهر دل نازك است
نیره ساجدی، روان‌شناس خانواده می‌گوید:‌ مادرشوهر همیشه آن شخصیت با صلابت و قدرتمندی نیست كه شما در تلویزیون دیده‌اید. خیلی از مادرشوهر‌ها از نسل قبلی و خانواده سنتی آمده‌اند. در خانواده‌های سنتی گاهی زنان بالاترین ظلم را به یكدیگر روا می‌داشتند. بانویی نزد من آمده بود و از عروسش گلایه می‌كرد و می‌گفت:‌ مگر من آدم نبودم. 15 ساله بودم كه عروس شدم و در این سن و سال زمستان كه می‌شد مادرشوهرم رخت همه خانواده را جمع می‌كرد و می‌داد من لب حوض بشویم. گاهی هوا اینقدر سرد بود كه به محض پهن كردن رخت‌ها همه یخ می‌زدند. حالا اگر عروس و پسرم به خانه ما بیایند عروسم مثل مهمان رفتار می‌كند و از جایش تكان نمی‌خورد و سهم خود را در همكاری با خانواده ادا نمی‌كند.
این روان‌شناس می‌افزاید: گاهی مادرشوهر مادر رنج‌دیده‌ای است كه از فرزند خود جز پرخاش ندیده و حالا كه می‌بیند پسرش وقتی به ثمر نشسته همه كارهایی را كه از او دریغ می‌كرده در حق همسرش روا می‌دارد، دلشكسته می‌شود و گاهی خود را با عروس مقایسه می‌كند و می‌خواهد جایگاه خود را در مقابل عروس بازتعریف كند. گاهی نیز همه این كارها به خاطر دلتنگی است و یك رفت و آمد ساده ولو برای نیم ساعت می‌تواند این دلتنگی‌ها را كاهش دهد.
شما اگر كمی دقت كنید همه این تشویش‌ها را در مادر خود نیز می‌یابید. البته واكنش افراد یكسان نیست، اما چیزهای دیگری نیز در این رابطه مهم است.
خوشبختی درون شماست
با عروس خانم‌های زیادی برخورد كرده‌ام كه از مادرشوهر چنان گلایه می‌كنند كه گویی پرنده خوشبختی آنان را در قفسی حبس كرده و جلوی هر نوری را در زندگی آنان گرفته است. در حالی كه مشاوران معتقدند خوشبختی در درون شما یافت می‌شود، نه در دستان شخصی دیگر.
بنابراین اگر خوشبختی و شادی و آرامش خود را وابسته به یك عامل بیرونی نكنید، چیزی آن را برهم نخواهد زد. ما آدم‌های بیرون از وجود خود را نمی‌توانیم كنترل كنیم. ممكن است مادر شوهر یكی از آنها باشد، ولی ما بدون كسب توجه او نیز می‌توانیم خوشبخت باشیم.
برنامه‌ای برای دل خودتان
اگر حس می‌كنید مادرشوهرتان دوست دارد هفته‌ای یك بار با شما ملاقات داشته باشد و شما می‌توانید این خواسته را برآورده كنید با همسرتان مشورت كنید و ابتكار عمل را به دست بگیرید.
مهربان محمدی، بانوی 27 ساله‌ای است كه از ناخشنودی مادرشوهرش كلافه است و می‌گوید هر كاری می‌كنم مرا دوست ندارد و هر وقت او را دعوت می‌كنم از برخوردهایش ناراحت می‌شوم و حس می‌كنم او مرا بازیچه خود قرار داده است و در دل به ناراحتی‌هایم می‌خندد.
نكته همین جاست. نباید پیشداوری و قضاوت كرد، اما باید مسوولانه و برنامه‌ریزی شده عمل كرد. شما برنامه‌ریزی كنید و طبق برنامه او و برحسب وظیفه با وی رفت و آمد كنید و هیچ توقعی نداشته باشید. مطمئنا او نیز بزودی نرم خواهد شد. شما نیز آسوده‌اید كه دارید طبق برنامه خود عمل می‌كنید و بازیچه دست كسی نیستید.
همسرتان را متقاعد كنید كه خودتان باید برای زندگی خود تصمیم بگیرید. نه خانواده شما و نه خانواده همسرتان نمی‌توانند در زندگی شما تصمیم‌گیرنده باشند، اما در صورت نیاز، آنان بزرگ‌ترهای باتجربه‌ای هستند كه بهترین مشورت‌ها را می‌توانید از آنان بگیرید.
اعتراف‌گیری نكنید
فراموش نكنید خانواده شما و خانواده همسرتان از آدم‌های معمولی‌اند كه البته جایزالخطا هستند. بابت این اشتباهات و خطاها مچ‌گیری نكنید و نكوشید همسرتان را قاضی كنید. این كار، او را بین شما و خانواده‌اش قرار می‌دهد و كار خوشایندی نیست.
عروس وظیفه‌شناسی باشید، ولی برای جلب توجه خودكشی نكنید. لازم نیست دست به هر كاری بزنید كه از شما راضی باشند. گاهی زمان همه چیز را حل می‌كند.یعنی با استفاده از مهارت‌های زندگی و ارتباطی در بستر زمان می‌توانید ارتباط خود و خانواده همسرتان را بهبود بخشید.
در آخر تاكید می‌كنم كه دنیا خیلی بزرگ است و قرار نیست همه مردم آن شما را دوست داشته باشند. در واقع مهم است كه خودتان حتما خودتان را دوست داشته باشید و شاخص‌های انسانی را در روابط خود و مادر همسرتان در نظر بگیرید و منصفانه هر كاری كه برای مادر خود می‌كنید برای او هم بكنید. گاهی اگر لازم است رهنمودهایش را با احترام گوش دهید و نشان بدهید كه به كار می‌بندید. احترام، احترام می‌آورد و عشق جواب عشق دریافت می‌كند اما اگر این اتفاق نیفتاد، شما به آخر دنیا نرسیده‌اید.
توسط
ممنونم اما سوال من کلا چیز دیگه ای بود

من و همسرم مذهبی هستیم و مادرشوهر و خواهشوهرم کاملا باز و حتی حین شوخی هم حرفهای نامناسبی رو به کار میبرن که برای من واقعا سنگینه و ناسزا به حساب میاد به این جهت میگم برای تربیت بچم نگانم و دوم اینکه ایشون احتمال 99 درصد بعد از عروسیه دخترشون میشن عضو ثابت خونه من و پسرشون یعنی با ما زندگی خواهند کرد و این برای من خوشایند نیست
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
عزیز چند بار این سوال رو مطرح کردید وپاسخ ندادم بدلیل اینکه شما هنوز اتفاقی که نیفتاده وبچه ای که هنوز نیست نگران ودلهره تربیت ونحوه برخورد با مادرشوهر هستید جانم اولا یک سیب را به اسمان بیندازی هزار چرخ میخورد دوما بعهده همسرتان بگذارید گفتید ایشان مذهبی وبه روحیات شما نزدیک حتما ایشون تصمیم صحیح وکاربردی میگیرد اجازه ندید نگرانی های واهی تاثیر بدی روی روابط وزندگی مشترک شما بگذارد
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

103 نفر آنلاین
0 عضو و 103 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 3935
بازدید دیروز: 1369
بازدید کل: 10526133
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...