من ۱۴ساله ازدواج کردم, تواین مدت مشکلات و اختلاف سلیقه های زیادی داشتیم.ولی الان باوجود دوفرزند خیلی شدیدتر شده وشوهرم دلیل بداخلاقی وبدرفتاریهاشو, جدیدا یموضوعی بیان کرده که تو شوک رفتم,من درزمان ازدواج اصلا مث دخترای امروزی نبودم که فول اطلاعاتن, من واقعا گنگ و مبهوت بودم راجب جریان سکس و... دریک خانواده معمولی بایک مادرکه سطح سوادواطلاعات پایینی داشت و خداشاهده هیچگونه چیزی را نه برام توضیح دادنه راهنمایی کرد ومنم باحیای خاص اون سالهام. روم نمیشدازکسی بپرسم. وبعداز۵ماه از ازدواجمون گذشت ترس داشتم ازقضیه دخول وبکارت. ودوباردکتر رفتم داروی طپش قلب و ارام بخش گرفتم.تابمرور کم کم اروم شدم و ترسم ریخت تا اینکه ماه۷زندگیم فهمیدم باردارم... این قضیه ها گذشت تا ب امروز که همسرم ابراز کرد,ک مهمترین چیز درزندگیش این بوده که بکارت را حس کنه که درمن ندیده ومیگه فرزندم هم سزارین شده پس چجوری وکی پاره شده. وحالا حرفم اینه وقتی من انزمان دکتررفتم شنیدم که گفت حلقویه وهیچدردی راحس نمیکنم و ارامش بمن داد.
حالا سؤالم اینه که بعد ۱۴سال آیا راهی برای اثبات من دارم آخه زندگیمون داره ب مو میرسه. درضمن شوهرم میگه فقط وقت عصبانیت یاد این مورد میفته. ودر غیراینصورت مث چشاش بمن اعتماد داره وخیلی هم علاقه داره بمن.
الان دوفرزند دارم و هردوهم سزارین هستن. ولی بین دو فرزندم دوسقط ناخاسته هم داشته ام که باعمل کورتاژ رفع شدن
لطفا کمکم کنین ممنونم